14 نشانه دستکاری روانی یا منیپولیت در فرد
دستکاری روانی (منیپولیشن) یعنی کنترل مخفیانه دیگران با ترفندهایی مثل دروغ، تحریف واقعیت، ایجاد گناه یا تملق. هدفش وادار کردن فرد به انجام خواستههای دستکاریکنندهست.
14 نشانه دستکاری روانی یا منیپولیت در فرد
دستکاری روانی، که به آن دستکاری عاطفی نیز گفته میشود، تاکتیکی است که افراد برای بهرهبرداری از آسیبپذیریها و ضعفهای دیگران به منظور کسب سود شخصی یا کنترل به کار میبرند. این رفتار اغلب باعث میشود قربانیان احساس ناتوانی کنند، زیرا دستکاریکنندگان معمولاً به شیوههای ظریفی عمل میکنند که تشخیص دستکاری را برای قربانی دشوار میسازد.
زمینههای رایج برای دستکاری روانی شامل روابط عاشقانه، تعاملات خانوادگی، و محیطهای کاری است. دستکاریکنندگان ممکن است از تکنیکهای مختلفی مانند ایجاد احساس گناه، دروغ، باجگیری عاطفی، و گسلایتینگ استفاده کنند، اغلب تحت پوشش نگرانی یا کمکرسانی. قربانیانی که ممکن است با عزتنفس پایین یا تمایل به خشنود کردن دیگران دست و پنجه نرم کنند، میتوانند مشکلات عاطفی قابلتوجهی از جمله اضطراب، افسردگی، و دشواری در اعتماد به دیگران را تجربه کنند.
ماهیت طولانیمدت این نوع دستکاری میتواند منجر به تحریف درک واقعیت برای قربانی شود، و گاهی اوقات به پدیدههایی مانند سندرم استکهلم منجر میشود، که در آن قربانی با سوءاستفادهگر خود پیوند عاطفی برقرار میکند. درک این پویاییها میتواند برای کسانی که خود را در موقعیتهای بالقوه دستکاریآمیز مییابند بسیار مهم باشد، زیرا ممکن است برای بهبودی و توانمندسازی به راهنمایی حرفهای نیاز داشته باشند.
دستکاری روانی، همچنین به عنوان دستکاری عاطفی شناخته میشود، زمانی رخ میدهد که فردی از آسیبپذیریها و ضعفهای دیگری برای دستیابی به هدفی خاص، معمولاً برای کنترل و کسب مزایای دیگر از آن شخص، استفاده کند. وقتی دستکاری روانی رخ میدهد، دستکاریکننده قدرت را در دست دارد و قربانی با قدرت اندکی باقی میماند. سوءاستفادهگران معمولاً این دستکاری را ادامه میدهند تا زمانی که قربانی آن را متوقف کند.
دستکاری روانی موذیانه است زیرا قربانی متوجه نمیشود که در حال دستکاری شدن است. سوءاستفادهگران با پرسیدن سؤالاتی ضعفهای قربانیان خود را ارزیابی میکنند، از جمله ناامنیهای احتمالی. دستکاری اغلب به صورت کوچک شروع میشود، اما با افزایش کنترل دستکاریکننده بر قربانی، رفتار سوءاستفادهگرانه تشدید میشود. دستکاری روانی اغلب در روابط عاشقانه رخ میدهد اما ممکن است در مدرسه، محل کار، و در خانه بین والدین و فرزندان نیز اتفاق بیفتد.
دستکاری روانی یا منیپولیت چیست؟
دستکاری روانی یا منیپولیشن به مجموعهای از رفتارها و تکنیکها اطلاق میشود که فرد بهصورت عمدی و با نیت خاص به کار میبرد تا دیگران را به سمت تصمیمات یا احساساتی هدایت کند که با خواستههای او همراستا باشد. هدف این کار معمولاً کسب منفعت شخصی یا کنترل رفتار فرد مقابل است، حتی اگر به ضرر او یا برخلاف ارزشها و خواستههایش باشد.
این فرآیند اغلب بهگونهای انجام میشود که فرد مقابل از نیت واقعی دستکاریکننده آگاه نیست و نمیفهمد چگونه و چرا تحت تأثیر قرار گرفته است. برای مثال، فردی ممکن است با سوءاستفاده از احساسات یا نیازهای دوستش، او را به انجام کاری که به نفع خودش است ترغیب کند، بدون اینکه دوستش احساس اجبار کند.
دستکاری روانی میتواند در هر رابطهای، بهویژه با افراد نزدیک، رخ دهد. وقتی کسی گرفتار این نوع دستکاری میشود، بهتدریج اعتمادبهنفس و عزتنفسش آسیب میبیند، به واقعیت شک میکند و توانایی اعتماد به مشاهدات یا باورهای خود را از دست میدهد.
معنای دستکاری روانی (manipulate) در روانشناسی
دستکاری روانی یا منیپولیشین در روانشناسی به معنای استفاده از روشهای پنهانی برای تحت فشار قرار دادن دیگران به منظور دستیابی به خواستههای خود است. فردی که دست به دستکاری روانی میزند، معمولاً به دنبال کسب کنترل بر دیگران است. این فرد اغلب توانایی بالایی در شناخت احساسات دیگران دارد، بهسرعت نقاط ضعف و قوت آنها را شناسایی میکند و از این مهارتها به شکلی منفی بهره میبرد.
اگرچه دستکاری روانی بیشتر در روابط نزدیک دیده میشود، اما این رفتار میتواند در هر نوع رابطهای، از محیط کار گرفته تا خانواده، رخ دهد. هدف از دستکاری روانی، اعمال نفوذ اجتماعی برای کنترل رفتار و تصمیمگیری دیگران است. برای مثال، تصور کنید مادری از فرزندش درخواستی دارد. او برای رسیدن به هدف خود، فرزندش را با ایجاد احساس گناه تحت فشار قرار میدهد و میگوید:
«من عمرم رو برای تو گذاشتم، از بچگی تا حالا این همه زحمت کشیدم، حالا این یه خواسته رو هم نمیتونی برآورده کنی؟» یا مثلاً شوهری را در نظر بگیرید که مرتکب خیانت مجازی شده و وقتی با عصبانیت و ناراحتی همسرش مواجه میشود، میگوید: «چرا از یه چیز ساده اینقدر مسئله درست میکنی؟ فقط چند تا پیام بود، کار مهمی نکردم، الکی بزرگش نکن!» در این مورد، فرد دستکاریکننده با کم اهمیت جلوه دادن ماجرا، تلاش میکند احساسات همسرش را کنترل کرده و او را مورد انتقاد قرار دهد.

14 نشانه دستکاری روانی یا منیپولیت
دستکاری روانی را میتوان به عنوان اعمال نفوذ نادرست از طریق تحریف ذهنی و بهرهبرداری عاطفی تعریف کرد، با نیت به دست آوردن قدرت، کنترل، مزایا و یا امتیازات به هزینه قربانی. مهم است که تأثیر اجتماعی سالم را از دستکاری روانی متمایز کنیم. تأثیر اجتماعی سالم بین اکثر افراد رخ میدهد و بخشی از بدهبستان روابط سازنده است. در دستکاری روانی، یک نفر برای سود دیگری استفاده میشود.
دستکاریکننده عمداً عدم تعادل قدرت ایجاد میکند و از قربانی برای خدمت به برنامه خود بهرهبرداری میکند. این فهرست جامع نیست، بلکه مجموعهای از نمونههای ظریف و همچنین آشکار اجبار است. همه کسانی که به روشهای زیر عمل میکنند، ممکن است عمداً قصد دستکاری شما را نداشته باشند. برخی افراد صرفاً عادات بسیار بدی دارند. با این حال، مهم است که این رفتارها را در موقعیتهایی که حقوق، منافع، و ایمنی شما در خطر است، تشخیص دهید.
تغییر رفتار در بزرگسالان با ایجاد الگوهای جدید و تقویت اراده، به دنبال ایجاد تغییرات مثبت و پایدار است. کارگاه آموزشی تغییر رفتار در بزرگسالان میتواند به شما کمک کند.
1. مزیت زمین خانگی
فرد دستکاریکننده ممکن است اصرار کند که شما در فضایی فیزیکی ملاقات و تعامل کنید که او در آن تسلط و کنترل بیشتری دارد. این میتواند دفتر، خانه، ماشین، یا فضاهای دیگری باشد که او در آن احساس مالکیت و آشنایی دارد (و شما این احساس را ندارید).
2. اجازه دادن به شما برای صحبت کردن ابتدا برای تعیین خط پایه و یافتن ضعفها
بسیاری از فروشندگان هنگام بررسی شما این کار را انجام میدهند. با پرسیدن سؤالات کلی و کاوشگر، آنها خط پایهای از تفکر و رفتار شما ایجاد میکنند که از آن میتوانند نقاط قوت و ضعف شما را ارزیابی کنند. این نوع پرسوجو با برنامه مخفی میتواند در محل کار یا در روابط شخصی نیز رخ دهد.
3. دستکاری حقایق
مثالها: دروغ گفتن. بهانهتراشی. دو رو بودن. سرزنش قربانی برای ایجاد وضعیت قربانی شدن خود. تحریف حقیقت. افشا یا پنهان کردن استراتژیک اطلاعات کلیدی. اغراق. کم اهمیت جلوه دادن. تعصب یکجانبه نسبت به موضوع.
4. غرق کردن شما با حقایق و آمار
برخی افراد از «قلدری فکری» لذت میبرند و با ادعای متخصص بودن و داشتن دانش برتر در برخی زمینهها، شما را تحت فشار قرار میدهند. آنها با تحمیل حقایق، آمار، و دادههایی که ممکن است درباره آنها اطلاعات کمی داشته باشید، از شما سوءاستفاده میکنند. این میتواند در موقعیتهای فروش و مالی، بحثها و مذاکرات حرفهای، و همچنین در مشاجرات اجتماعی و رابطهای رخ دهد.
با ادعای داشتن تخصص و برتری، دستکاریکننده امیدوار است برنامه خود را با قاطعیت بیشتری پیش ببرد. برخی افراد از این تکنیک صرفاً برای احساس برتری فکری استفاده میکنند. این به این معنا نیست که حقایق و شواهد مهم نیستند (برعکس). نکته این است که تفاوت قابلتوجهی بین ارائه حقایق عینی برای حل مسئله و استفاده از اطلاعات مغرضانه یا مخفی برای دستکاری وجود دارد.
۵. غرق کردن شما با رویهها و کاغذبازی
برخی افراد از بوروکراسی کاغذبازی، رویهها، قوانین و مقررات، کمیتهها، و سایر موانع برای حفظ موقعیت و قدرت خود استفاده میکنند در حالی که زندگی شما را دشوارتر میکنند. این تکنیک همچنین میتواند برای به تأخیر انداختن حقیقتیابی، پنهان کردن عیوب و ضعفها، و فرار از نظارت استفاده شود.
6. بلند کردن صدا و نمایش احساسات منفی
برخی افراد در طول بحثها صدایشان را بلند میکنند به عنوان شکلی از دستکاری تهاجمی. فرض ممکن است این باشد که اگر آنها به اندازه کافی بلند صحبت کنند یا احساسات منفی نشان دهند، شما تسلیم اجبار آنها خواهید شد و آنچه میخواهند به آنها خواهید داد. صدای تهاجمی اغلب با زبان بدن قوی مانند ایستادن یا حرکات هیجانزده ترکیب میشود تا تأثیر بیشتری داشته باشد.
7. غافلگیری منفی
برخی افراد از غافلگیریهای منفی برای به هم زدن تعادل شما و کسب مزیت روانی استفاده میکنند. این میتواند از پیشنهاد پایین در موقعیت مذاکره تا اظهار ناگهانی اینکه نمیتوانند به نحوی عمل کنند یا تحویل دهند، متغیر باشد. معمولاً اطلاعات منفی غیرمنتظره بدون هشدار میآید، بنابراین شما زمان کمی برای آمادهسازی و مقابله با حرکت آنها دارید. دستکاریکننده ممکن است از شما امتیازات بیشتری بخواهد تا همکاری با شما را ادامه دهد.
8. دادن زمان کم یا بدون زمان برای تصمیمگیری
این یک تاکتیک رایج در فروش و مذاکره است، که در آن دستکاریکننده شما را تحت فشار قرار میدهد تا قبل از آماده بودن تصمیم بگیرید. با اعمال تنش و کنترل بر شما، امیدوارند که شما «تسلیم» شوید و به خواستههای مهاجم تن دهید.
9. طنز منفی طراحیشده برای اشاره به ضعفهای شما و تضعیف شما
برخی دستکاریکنندگان دوست دارند اظهارات انتقادی کنند، اغلب پنهان شده در قالب طنز یا کنایه، تا شما را پایینتر و ناامنتر جلوه دهند. مثالها میتوانند شامل انواع نظرات از ظاهر شما تا گوشی هوشمند قدیمیتان، پیشینه و مدارک شما، تا این واقعیت که دو دقیقه دیر و نفسنفسزنان وارد شدید، باشند. با بد جلوه دادن شما و واداشتن شما به احساس بد، مهاجم امیدوار است برتری روانی بر شما تحمیل کند.
10. قضاوت و انتقاد مداوم از شما برای ایجاد احساس ناکافی بودن
متمایز از رفتار قبلی که در آن طنز منفی به عنوان پوشش استفاده میشود، در اینجا دستکاریکننده به صراحت شما را مورد حمله قرار میدهد. با مداوم به حاشیه راندن، تمسخر، و رد کردن شما، او شما را از تعادل خارج نگه میدارد و برتری خود را حفظ میکند.
مهاجم عمداً این تصور را تقویت میکند که همیشه چیزی در شما اشتباه است و مهم نیست چقدر تلاش کنید، ناکافی هستید و هرگز به اندازه کافی خوب نخواهید بود. به طور قابلتوجه، دستکاریکننده بر منفیها تمرکز میکند بدون ارائه راهحلهای واقعی و سازنده یا پیشنهاد روشهای معنیدار برای کمک.
11. رفتار سکوت
با عمداً پاسخ ندادن به تماسها، پیامها، ایمیلها، یا سایر سؤالات معقول شما، دستکاریکننده با واداشتن شما به انتظار، قدرت را فرض میکند و قصد دارد شک و عدم اطمینان را در ذهن شما ایجاد کند. رفتار سکوت یک بازی ذهنی است که در آن سکوت به عنوان اهرمی استفاده میشود.
12. تظاهر به نادانی
این تاکتیک کلاسیک «خود را به نادانی زدن» است. با تظاهر به اینکه نمیفهمد شما چه میخواهید یا چه کاری از او میخواهید انجام دهد، دستکاریکننده/پرخاشگر منفعل شما را وادار میکند مسئولیت او را بر عهده بگیرید و شما را به زحمت بیندازد.
برخی کودکان از این تاکتیک برای به تأخیر انداختن، تعلل، و دستکاری بزرگسالان برای انجام کارهایی که نمیخواهند انجام دهند، استفاده میکنند. برخی بزرگسالان نیز وقتی چیزی برای پنهان کردن دارند یا تعهدی که میخواهند از آن اجتناب کنند، از این تاکتیک استفاده میکنند.
13. ایجاد احساس گناه
مثالها: سرزنش غیرمنطقی. هدف قرار دادن نقطه ضعف گیرنده. مسئول دانستن دیگری برای خوشبختی و موفقیت دستکاریکننده، یا ناراحتی و شکستهای او.
با هدف قرار دادن ضعفهای عاطفی و آسیبپذیری گیرنده، دستکاریکننده گیرنده را وادار به پذیرش درخواستها و خواستههای غیرمنطقی میکند.
14. بازی کردن نقش قربانی
مثالها: مسائل شخصی اغراقآمیز یا خیالی. مسائل سلامتی اغراقآمیز یا خیالی. وابستگی. وابستگی متقابل. ضعف عمدی برای جلب همدردی و لطف. بازی کردن نقش ضعیف، ناتوان، یا شهید.
هدف قربانینمایی دستکاریکننده اغلب بهرهبرداری از حسن نیت گیرنده، وجدان گناهکار، حس وظیفه و تعهد، یا غریزه محافظتکننده و پرورشدهنده است تا مزایا و امتیازات غیرمنطقی به دست آورد.

اهداف افراد دستکاریکننده
📛کنترل و قدرت: دستکاریکنندگان اغلب به دنبال برقراری کنترل و قدرت بر دیگران هستند. آنها ممکن است از تاکتیکهای دستکاری برای تسلط و تأثیرگذاری بر افکار، باورها، و رفتارهای اهداف خود استفاده کنند. با اعمال کنترل، دستکاریکنندگان قصد دارند خواستههای خود را برآورده کنند، برتری خود را حفظ کنند، یا حس رضایت شخصی به دست آورند.
📛بهرهبرداری و کسب سود: دستکاریکنندگان ممکن است از تاکتیکهای روانی برای بهرهبرداری از دیگران برای کسب سود شخصی استفاده کنند. دستکاریها میتوانند شامل استفاده از منابع هدف، مانند پول، زمان، یا مهارتها، بدون جبران عادلانه باشند. با دستکاری دیگران، آنها قصد دارند مزایا یا امتیازاتی برای خود به دست آورند، اغلب به هزینه قربانی.
📛تأیید و توجه: برخی دستکاریکنندگان به دنبال تأیید، توجه، و تحسین مداوم از دیگران هستند. آنها ممکن است از تاکتیکهای دستکاری برای اطمینان از برآورده شدن نیازهایشان به شناخت و تأیید استفاده کنند. با برانگیختن پاسخها یا رفتارهای خاص از اهدافشان، آنها حس تأیید را به دست میآورند و عزتنفس خود را تقویت میکنند.
📛فرار از مسئولیت: دستکاریکنندگان ممکن است از تاکتیکهای روانی برای اجتناب از پذیرش مسئولیت اقدامات خود یا مواجهه با پیامدها استفاده کنند. آنها ممکن است تقصیر را به دیگران منتقل کنند، واقعیت را تحریف کنند، یا ادراکات را دستکاری کنند تا از پاسخگویی فرار کنند. این تاکتیکها برای محافظت از خود در برابر نتایج یا پیامدهای منفی با دستکاری دیدگاهها یا احساسات دیگران طراحی شدهاند.
📛برنامه شخصی: دستکاریکنندگان اغلب برنامهها یا اهداف شخصی خاصی دارند که میخواهند به آنها دست یابند، مانند کسب امتیازات خاص، پیشبرد منافع خود، یا دستیابی به نتایج خاص. آنها تلاش میکنند تصمیمات و اقدامات دیگران را شکل دهند تا با برنامه خود همراستا شود.
مهم است که توجه داشته باشیم اهداف دستکاریکنندگان ممکن است همپوشانی داشته باشند یا تکامل یابند، و افراد مختلف ممکن است انگیزههای منحصربهفردی برای درگیر شدن در رفتار دستکاریکننده داشته باشند. شناخت این اهداف نهایی میتواند به افراد کمک کند تا دستکاری را شناسایی کرده و از خود محافظت کنند، در حالی که مرزهای سالم رابطه را حفظ میکنند.
تست میلون 3 (MCMI-III) یکی از ابزارهای شناختهشده برای سنجش شخصیت و اختلالات روانی است. MCMI-III با 175 سؤال، ویژگیهای شخصیتی و عاطفی فرد را مورد بررسی قرار میدهد.
آیا نوع شخصیت دستکاریکننده وجود دارد؟
خیر. هیچ نوع شخصیتی به نام «دستکاریکننده» وجود ندارد. دستکاری به عنوان رفتاری در نظر گرفته میشود که در طیفی رخ میدهد، با برخی استراتژیها شدیدتر یا مضرتر از دیگران. در برخی موارد، تاکتیکهای دستکاری میتوانند پاتولوژیک باشند، به این معنا که به طور مکرر، برای مدت طولانی، و در موقعیتهای مختلف مانند کار، مدرسه، و روابط شخصی رخ میدهند. این الگوی رفتاری میتواند نشانهای از یک اختلال شخصیت زیربنایی، مانند اختلال شخصیت نارسیستیک (NPD)، یا سایر شرایط سلامت روان باشد.
نشانههای اصلی که با یک فرد دستکاریکننده سر و کار دارید
دستکاری همیشه به راحتی قابل تشخیص نیست. در واقع، گاهی اوقات میتواند ظریف باشد، زیرا فرد ممکن است با نیت خیر به شما نزدیک شود. «برای مثال، افرادی با اختلال شخصیت ضداجتماعی ممکن است بسیار جذاب به نظر برسند، اما هدفشان ممکن است کنترل یا آسیب رساندن به شما باشد.»
برخی نشانههای یک فرد دستکاریکننده ممکن است شامل موارد زیر باشد:
❌توجه، محبت، و تملق بیش از حد و مداوم
❌پافشاری با وجود مرزها
❌فشار زمانی (برای وادار کردن شما به اقدام)
❌ناهمخوانی بین گفتار و عمل
❌احساس گناه، شرم، یا به طور کلی «ناخوشایند» در اطراف این شخص
چه کسانی از روانشناسی تاریک و تاکتیکهای دستکاری استفاده میکنند؟
افرادی با ویژگیهای ماکیاولیسم، سایکوپاتی، یا نارسیسیسم ممکن است بیشتر از تاکتیکهای روانشناسی تاریک استفاده کنند. این شامل کسانی است که به طور طبیعی دستکاریکنندهاند، به دنبال قدرت و کنترلاند، یا فاقد همدلی و پشیمانیاند.
این ویژگیها میتوانند در افراد مختلفی یافت شوند، از جمله:
❌سوءاستفادهگران
❌مجرمان
❌افراد با اختلالات شخصیت
❌کسانی با ویژگیهای نوروتیک
این افراد اغلب سطح بالایی از پریشانی عاطفی، اضطراب، یا نوسانات خلقی را تجربه میکنند. مطالعهای در سال ۲۰۱۶ نشان داد که افراد نوروتیک بیشتر احتمال دارد از تاکتیکهای دستکاری مانند ایجاد احساس گناه و تهدید به پایان دادن به روابط استفاده کنند. با این حال، محققان دریافتند که آنها کمتر از افراد غیرنوروتیک به التماس متوسل میشوند. آنها در زندگی روزمره بیشتر از زمان درمان دستکاری میکنند، و این تمایل با ماکیاولیسم مرتبط است.
راهکارهای محافظت از خود در برابر فرد دستکاریکننده
✅درک نشانهها: با نشانههای دستکاری روانی آشنا شوید. این میتواند شامل ایجاد احساس گناه، گسلایتینگ، نقش قربانی بازی کردن، بهرهبرداری از ضعفهای شما، و قرار گرفتن در معرض تقویت مثبت پراکنده یا بمباران عاطفی باشد.
✅دانش درباره ویژگیهای سهگانه تاریک: درک ویژگیهای سهگانه تاریک میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید چه زمانی کسی از این ویژگیها برای دستکاری شما استفاده میکند. از رفتارهایی مانند فریب، خودبزرگبینی، فقدان همدلی، بیتوجهی بیپروا به دیگران، و نقض مداوم هنجارهای اجتماعی آگاه باشید.
✅حفظ مرزهای قوی: یکی از راههای محافظت از خود، تعیین و حفظ مرزهای شخصی واضح است. مشخص کنید چه رفتارهایی از دیگران قابلقبول است و در حفظ این محدودیتها قاطع باشید.
✅جستجوی نظرات عینی: اگر احساس میکنید دستکاری شدهاید، با دوستان مورد اعتماد، اعضای خانواده، یا یک متخصص سلامت روان مشورت کنید تا دیدگاه آنها را جویا شوید. این میتواند به تأیید احساسات شما و ارائه بینش اضافی کمک کند. متخصصان کلینیک روانشناسی روان هاب در این مسیر به شما کمک میکنند.
✅مراقبت عاطفی از خود: در فعالیتهایی شرکت کنید که سلامت عاطفی و انعطافپذیری را تقویت میکنند. این میتواند شامل ذهنآگاهی، مدیتیشن، فعالیت بدنی، و حفظ شبکهای از افراد قابل اعتماد باشد.
✅کمک حرفهای: اگر احساس میکنید مدام دستکاری میشوید یا اگر موقعیت بر سلامت روان شما تأثیر میگذارد، جستجوی کمک حرفهای از یک روانشناس یا درمانگر حیاتی است. آنها میتوانند استراتژیهایی برای مدیریت دستکاری ارائه دهند و به شما در پیمایش این فرآیند کمک کنند.
✅محدود کردن یا قطع ارتباط: در موارد شدید که دستکاری مداوم است و آسیبرسان، محدود کردن یا کاملاً قطع ارتباط با دستکاریکننده ممکن است لازم باشد.

تفاوت دستکاری روانی (منیپولیشن) با گسلایتینگ
دستکاری روانشناختی اغلب با گسلایتینگ اشتباه گرفته میشود. دستکاری روانشناختی مفهومی گسترده است که به هرگونه تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، و رفتارهای دیگران، چه به صورت مثبت و چه منفی، اطلاق میشود. برای مثال، دستکاری روانشناختی مثبت میتواند شامل بازداشتن دوست از انجام کاری زیانبار باشد.
گسلایتینگ اما شکلی خاص از دستکاری روانشناختی است که با هدف ایجاد تردید در واقعیت، خاطرات، یا ادراک فرد انجام میشود. گسلایتینگ نوع مضرتری از دستکاری روانشناختی است که قصد دارد اعتماد فرد به خودش و ثبات روانیاش را از بین ببرد، بهگونهای که فرد گسلایتشده احساس کند دیوانه است یا از نظر ذهنی ناپایدار شده است.
هدف دستکاری روانشناختی متقاعد کردن قربانی برای انجام کاری است که دستکاریکننده میخواهد. در مقابل، هدف گسلایتینگ کسب کنترل و قدرت بر فرد از طریق زیر سؤال بردن واقعیت، تفکر، و سلامت روان اوست.
سخن پایانی
دستکاری روانشناختی زمانی رخ میدهد که فردی برای فرار از مسئولیت، پنهان کردن نیتهای واقعی خود، یا ایجاد شک و سردرگمی در طرف مقابل، از رفتارهای کنترلکننده و آسیبرسان استفاده میکند.
تاکتیکهای دستکاری مانند گسلایتینگ، دروغ گفتن، سرزنش کردن، نقش قربانی بازی کردن، و ایجاد احساس شرم میتوانند به سلامت روان فرد آسیب بزنند. این رفتارها شایعاند و ممکن است در انواع روابط، از جمله روابط عاشقانه، خانوادگی، و حرفهای، دیده شوند. آگاهی از چگونگی شناسایی روشهای دستکاری روانشناختی میتواند به مقابله با آنها کمک کند.





