خودپنداره و شکل گیری آن در طول زندگی انسان
خودپنداره یعنی «تصویری که از خودم در ذهن دارم»؛ شامل باورها، احساسات و قضاوتهایی درباره تواناییها، ارزشمندی، ظاهر و نقشهایم در زندگی.
خودپنداره و شکل گیری آن در طول زندگی انسان
خودپنداره، تصویری است که از خودمان در ذهن داریم. این تصویر تحت تأثیر عوامل زیادی قرار میگیرد، از جمله تعامل ما با افراد مهم زندگیمان. خودپنداره همان چیزی است که ما رفتارها، تواناییها و ویژگیهای منحصربهفرد خود را با آن درک میکنیم. برای مثال، باورهایی مانند «من دوست خوبی هستم» یا «من آدم مهربانی هستم» بخشی از خودپنداره کلی ما را تشکیل میدهند.
شما کیستید؟ چه چیزی شما را «شما» میکند؟ ممکن است پاسخ دهید «من مادر هستم»، یا «من درمانگر هستم»، یا شاید «من مؤمن هستم»، «من دوست خوبی هستم»، «من برادر هستم». شاید پاسخ دهید «من در کارم عالی هستم»، «من نوازندهای موفق هستم»، یا «من ورزشکاری موفق هستم». پاسخهای دیگر ممکن است در دسته ویژگیها قرار گیرند: «من فردی مهربان هستم»، «من باهوش و سختکوش هستم»، یا «من آدم راحت و بیتعارفی هستم».
این پاسخها از حس درونی شما درباره اینکه چه کسی هستید ناشی میشوند. این حس از اوایل زندگی شکل میگیرد، اما در سراسر عمر به طور مداوم ارزیابی و تنظیم میشود. در روانشناسی، این حس از خود نامی خاص دارد: مفهوم خود (self-concept).
چرا خودپنداره مهم است؟
خودپنداره بر نحوه واکنش ما به زندگی تأثیر میگذارد؛ بنابراین یک خودپنداره سالم و بالغ به ما کمک میکند تا واکنشهای مثبتتر و مفیدتری نشان دهیم که هم برای خودمان و هم برای اطرافیانمان سودمند باشد. یکی از راههای تأثیرگذاری آن، کمک به شناخت ارزش و شایستگی خودمان است. خودپنداره سالم همچنین مانع میشود که بازخوردهای منفی دیگران را بیش از حد درونی کنیم و به خود بگیریم.
خودپنداره بر نحوه تعامل و ارتباط ما با دیگران نیز اثر میگذارد. مثلاً سبک ارتباطی شما با دیگران اغلب به خودپندارهتان و نحوه ارتباط شما با گروه اجتماعیتان بستگی دارد. اگر گروه اجتماعی شما به شیوه خاصی حرف بزند، احتمالاً شما هم همان شیوه را انتخاب میکنید. تحقیقات روی نوجوانان نشان داده است که وضوح بالای خودپنداره با ارتباط بازتر با والدین همراه است.

تفاوت خودپنداره با عزت نفس
خودپنداره به توصیف کلی از خودمان اشاره دارد (مثل «من نویسنده خوبی هستم»)، در حالی که عزت نفس شامل قضاوتها و ارزیابیهایی است که درباره خودمان داریم (مثل «به اینکه نویسنده خوبی هستم افتخار میکنم»). به عبارت دیگر:
خودپنداره به پرسش «من کیستم؟» پاسخ میدهد.
عزت نفس به پرسش «نسبت به کسی که هستم چه احساسی دارم؟» پاسخ میدهد.
| جنبه | خودپنداره (Self-Concept) | عزت نفس (Self-Esteem) |
|---|---|---|
| تعریف اصلی | درک و برداشت کلی فرد از خودش در ابعاد مختلف (شناختی، عاطفی، رفتاری) | ارزیابی کلی از ارزش و شایستگی خودمان |
| ماهیت | چندبعدی (شامل جنبههای شناختی، عاطفی و رفتاری) | کلی یا محدود به حوزههای خاص (مثل تحصیلی، روابط، ظاهر بدنی) |
| نحوه شکلگیری | «من کیستم؟» چطور خودم را میبینم | «من چقدر ارزشمندم؟» چقدر خودم را دوست دارم و قبول دارم |
| ثبات در طول زمان | میتواند در موقعیتها و شرایط مختلف تغییر کند | معمولاً پایدارتر است و کمتر نوسان دارد |
| تأثیر بر رفتار و احساسات | مستقیماً رفتارها و احساسات روزمره را هدایت میکند | بر توانایی مقابله با شکستها، چالشها و انتقادها اثر میگذارد |
| عوامل مؤثر | تجربیات کودکی، تعاملات اجتماعی، هنجارهای فرهنگی | مقایسههای اجتماعی، بازخورد دیگران، موفقیتها و شکستهای شخصی |
| مثالهای رایج | باور به هوش خودم، ویژگیهای شخصیتیام، نحوه واکنشهای عاطفیام | احساس شایستگی در درس خواندن، روابط عاطفی، ورزش یا ظاهر فیزیکی |
چند مثال از خودپنداره
اینکه خودتان را درونگرا یا برونگرا میبینید
نقشهایی که در زندگی برایتان مهم هستند، مثل پدر/مادر بودن، خواهر/برادر بودن، دوست بودن یا شریک عاطفی بودن
سرگرمیها یا علایقی که بخشی از هویت شما را تشکیل میدهند، مثل علاقه شدید به ورزش یا تعلق به یک حزب سیاسی یا گروه مذهبی خاص
احساسی که نسبت به تعاملتان با جهان دارید، مثلاً اینکه فکر کنید دارید به جامعه کمک میکنید یا نه
درک ما از خودمان مهم است چون بر انگیزهها، نگرشها و رفتارهایمان تأثیر میگذارد و همچنین بر احساسی که نسبت به خودمان داریم (اینکه شایسته هستیم یا نه) اثر میگذارد. خودپنداره در سالهای جوانی و هنگام شکلگیری هویت معمولاً انعطافپذیرتر است. با افزایش سن و شناخت بهتر خودمان و چیزهایی که برایمان مهم است، این درک دقیقتر و منظمتر میشود.
در سادهترین تعریف، خودپنداره مجموعهای از باورهایی است که درباره خودمان داریم به علاوه واکنشهایی که از دیگران میبینیم. خودپنداره در واقع پاسخ به پرسش «من کیستم؟» است. اگر میخواهید خودپندارهتان را پیدا کنید، چیزهایی را که شما را به عنوان یک فرد توصیف میکنند فهرست کنید: ویژگیهایتان چیست؟ چه چیزهایی را دوست دارید؟ درباره خودتان چه احساسی دارید؟
توضیح کارل راجرز درباره خودپنداره
روانشناس انسانگرا، کارل راجرز، معتقد بود که خودپنداره از سه بخش مجزا تشکیل شده است: خود ایدهآل، تصویر خود و عزت نفس. نظریه او توضیح میدهد که وقتی این بخشها با واقعیت همخوانی (همنوا) یا ناهمخوانی (ناهمنوا) دارند، چه تأثیری بر خودپنداره میگذارند.
سه بخش خودپنداره از نظر راجرز
✔️خود ایدهآل: شخصی است که دوست دارید باشید. این نسخه از شما دارای ویژگیها و کیفیاتی است که یا در حال تلاش برای به دست آوردن آنها هستید یا آرزوی داشتنشان را دارید؛ یعنی کسی که اگر دقیقاً همانطور که میخواهید باشید، خواهید بود.
✔️تصویر خود (خود انگاره): نحوه دیدن خودتان در همین لحظه فعلی است. ویژگیهای جسمانی، خصوصیات شخصیتی و نقشهای اجتماعی بر تصویر خود تأثیر میگذارند.
✔️عزت نفس: میزان دوست داشتن، پذیرش و ارزش قائل شدن برای خودتان است که به خودپنداره کمک میکند. عزت نفس تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله نگاه دیگران به شما، مقایسه خود با دیگران و نقش شما در جامعه قرار دارد.
یک دنیای جدید از اطلاعات منتظرته! برای کشف بیشتر، روی لینک دوره آموزشی روش های افزایش عزت نفس و بهبود حرمت نفس کلیک کن.

همنوایی و ناهمنوایی
خودپنداره همیشه با واقعیت همخوان نیست. وقتی همخوان باشد، گفته میشود «همنوا» است. اگر بین تصویری که از خودتان دارید (تصویر خود) و کسی که آرزوی بودنش را دارید (خود ایدهآل) فاصله باشد، خودپنداره «ناهمنوا» میشود و این ناهمنوایی میتواند عزت نفس را به طور منفی تحت تأثیر قرار دهد. راجرز معتقد بود ریشههای ناهمنوایی به کودکی برمیگردد.
وقتی والدین محبت خود را مشروط میکنند (مثلاً فقط وقتی کودک انتظارات آنها را برآورده کند عشق نشان میدهند)، کودک شروع به تحريف خاطرات خود میکند تا احساس کند شایسته محبت والدین نیست. در مقابل، عشق بیقیدوشرط به رشد همنوایی کمک میکند. کودکانی که چنین عشقی (عشق خانوادگی واقعی) را تجربه میکنند، نیازی به تحریف مداوم خاطراتشان ندارند تا باور کنند دیگران آنها را همانطور که هستند دوست دارند و میپذیرند. عشق بیقیدوشرط به پرورش همنوایی بین خودپنداره و واقعیت کمک میکند و در نتیجه عزت نفس مثبت را تقویت میکند.
تستیه که روانشناسان تأییدش کردن یه تست علمی و دقیق! همین حالا روی لینک تست عزت نفس رایگان کوپر اسمیت کلیک کن و انجامش بده!
خودپنداره چگونه در طول زمان شکل میگیرد؟
خودپنداره تا حدی از طریق تعامل و مشاهده دیگران شکل میگیرد. علاوه بر اعضای خانواده و دوستان نزدیک، افراد دیگر جامعه و رسانهها نیز در شکلگیری هویت ما نقش دارند.
🧠افرادی که به شما ایمان دارند: مثلاً یک پژوهش نشان داد هرچه معلم بیشتر به تواناییهای دانشآموزان موفق باور داشته باشد، خودپنداره آن دانشآموزان بالاتر میرود.
🧠شخصیتهایی که با آنها همذاتپنداری میکنیم: داستانهایی که میشنویم هم میتوانند مؤثر باشند. مثلاً زنانی که عمیقاً در داستان یک شخصیت زن با نقش سنتی غرق میشوند، خودپنداره زنانهتری پیدا میکنند.
🧠رسانهها: رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی در شکلگیری خودپنداره نقش دارند. هرچه یک ایدهآل بیشتر تبلیغ شود، احتمال پذیرش آن به عنوان بخشی از هویت ما بیشتر میشود.
🧠فرهنگ: فرهنگهای مختلف باورهای متفاوتی درباره استقلال یا وابستگی، مذهب و توسعه اجتماعی-اقتصادی دارند و این هنجارها ساختار انتظارات جامعه را میسازند و بر نحوه دیدن خودمان نسبت به دیگران اثر میگذارند.
آیا رشد خودپنداره هیچگاه متوقف میشود؟
خیر، خودپنداره هیچگاه کاملاً ثابت نمیشود. هرچند هویت اصلی در کودکی شکل میگیرد، تجربیات بزرگسالی هم میتوانند آن را تغییر دهند. مثلاً افزایش عزت نفس در سنین بالاتر میتواند خودپنداره را بهبود بخشد.
آیا واقعاً میتوان خودپنداره را تغییر داد؟
بله، خودپنداره ثابت نیست و محیط در این تغییر نقش دارد:
مکانهایی که برایمان معنا دارند و با آنها ارتباط برقرار میکنیم
افرادی که با آنها معاشرت میکنیم، بهویژه افراد در نقش رهبری که بر «خود جمعی» (خود در گروههای اجتماعی) و «خود رابطهای» (خود در روابط) تأثیر میگذارند
گاهی تشخیص پزشکی (مثل تشخیص اوتیسم در بزرگسالی) میتواند با توضیح دلیل احساس متفاوت بودن، خودپنداره را به کلی دگرگون کند

دیدگاههای دیگر درباره خودپنداره
هویت اجتماعی (نظریه هانری تاجفل)
روانشناس اجتماعی هانری تاجفل معتقد بود خودپنداره از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
🟣هویت شخصی: ویژگیها و خصوصیتهایی که شما را منحصربهفرد میکنند
🟣هویت اجتماعی: کیستی شما بر اساس عضویت در گروههای اجتماعی (تیم ورزشی، دین، حزب سیاسی، طبقه اجتماعی و…)
این نظریه میگوید هویت اجتماعی بر خودپنداره اثر میگذارد و در نتیجه بر احساسات و رفتارهای ما تأثیر میگذارد.
ابعاد چندگانه (نظریه بروس براکن)
بروس براکن معتقد بود خودپنداره چندبعدی است و از شش ویژگی مستقل تشکیل شده:
🔵تحصیلی (موفقیت یا شکست در مدرسه)
🔵عاطفی (آگاهی از حالات احساسی)
🔵شایستگی (توانایی رفع نیازهای پایه)
🔵خانوادگی (عملکرد در واحد خانواده)
🔵جسمانی (احساس نسبت به ظاهر، سلامت و وضعیت بدنی)
🔵اجتماعی (توانایی تعامل با دیگران)
در سال ۱۹۹۲، براکن مقیاس چندبعدی خودپنداره را طراحی کرد که هر یک از این شش بعد را در کودکان و نوجوانان ارزیابی میکند.
مفهوم خود چیست؟
تعریفی دقیق مفهوم خود ایده کلی است که درباره اینکه چه کسی هستیم داریم از نظر جسمی، عاطفی، اجتماعی، معنوی و هر جنبه دیگری که هویت ما را میسازد. ما مفهوم خود را با رشدمان شکل میدهیم و تنظیم میکنیم، بر اساس دانشی که درباره خودمان داریم. این مفهوم چندبعدی است و میتوان آن را به جنبههای جداگانه تقسیم کرد. برای مثال، ممکن است ایده شما درباره خودتان از نظر بدن فیزیکی با ایدهتان درباره روح یا جانتان کاملاً متفاوت باشد.
روی بومستر (Roy Baumeister)، پژوهشگر برجسته خودکارآمدی، مفهوم خود را اینگونه تعریف میکند: «باور فرد درباره خودش، شامل ویژگیهایش و اینکه خود چیست و چه کسی است.» تعریف مشابهی از موریس روزنبرگ در کتابش در سال ۱۹۷۹ آمده است؛ او میگوید مفهوم خود عبارت است از: «… مجموعه تمام افکار و احساسات فرد که به خودش به عنوان یک شیء اشاره دارد.» مفهوم خود با چندین سازه «خود» دیگر مانند عزت نفس، تصویر خود، خودکارآمدی و خودآگاهی مرتبط است. در بخش بعدی، این تفاوتهای جزئی اما مهم را توضیح میدهیم.
مفهوم خود در برابر عزت نفس مفهوم خود همان عزت نفس نیست، هرچند عزت نفس میتواند بخشی از مفهوم خود باشد. مفهوم خود ادراکی است که از خودمان داریم، پاسخی است به این پرسش که «من کیستم؟» این یعنی شناخت گرایشها، افکار، ترجیحات و عادتها، سرگرمیها، مهارتها و نقاط ضعف خودمان. به گفته کارل راجرز، بنیانگذار درمان فردمحور، مفهوم خود سازهای فراگیر است که عزت نفس یکی از اجزای آن است.
مفهوم خود در برابر تصویر خود
تصویر خود با مفهوم خود مرتبط است اما دامنه محدودتری دارد. تصویر خود همان چیزی است که فرد خودش را با آن میبیند و لزوماً با واقعیت همخوانی ندارد. مثلاً کسی ممکن است خودش را خجالتی و درونگرا ببیند، در حالی که دیگران او را برونگرا میدانند.
تصویر خود بر اساس دید خود فرد است، در حالی که مفهوم خود ارزیابی جامعتری از خود است که عمدتاً بر اساس اینکه فرد خودش را چگونه میبیند، ارزشگذاری میکند، دربارهاش فکر میکند و نسبت به آن احساس دارد. این دیدگاه گستردهتر شامل نحوه ابراز هویت از طریق ظاهر، سبک ارتباطی یا خروجیهای خلاقانه نیز میشود. کارل راجرز معتقد بود که تصویر خود یکی از اجزای مفهوم خود است، همراه با عزت نفس یا ارزشمندی خود و «خود ایدهآل».
مفهوم خود در برابر خودکارآمدی
مفهوم خود سازهای پیچیدهتر از خودکارآمدی است. خودکارآمدی به قضاوتهای فرد درباره تواناییهایش اشاره دارد، در حالی که مفهوم خود کلیتر است و شامل قضاوتهای شناختی (افکار درباره خود) و عاطفی (احساسات درباره خود) میشود.
مفهوم خود در برابر خودآگاهی
خودآگاهی نیز بر مفهوم خود تأثیر میگذارد. خودآگاهی ویژگی یا کیفیتی است که شامل آگاهی آگاهانه از افکار، احساسات، رفتارها و ویژگیهای خود است. برای داشتن مفهوم خودی کاملاً توسعهیافته (و مبتنی بر واقعیت)، فرد باید حداقل مقداری خودآگاهی داشته باشد.
نظریه مفهوم خود
نظریههای متعددی درباره ماهیت دقیق مفهوم خود و چگونگی شکلگیری آن وجود دارد. به طور کلی، نظریهپردازان در نکات زیر توافق دارند:
✔️در گستردهترین سطح، مفهوم خود ایده کلی ما درباره اینکه چه کسی هستیم است و شامل قضاوتهای شناختی و عاطفی درباره خودمان میشود
✔️مفهوم خود چندبعدی است و دیدگاههای ما درباره خودمان را در جنبههای مختلف (مانند اجتماعی، مذهبی، معنوی، جسمی، عاطفی) در بر میگیرد
✔️مفهوم خود آموختهشده است، نه ذاتی
✔️تحت تأثیر عوامل زیستی و محیطی است، اما تعامل اجتماعی نقش بسیار مهمی دارد
✔️در کودکی و اوایل بزرگسالی شکل میگیرد که در این دورهها تغییر یا بهروزرسانی آن آسانتر است
✔️در سالهای بعدی نیز میتواند تغییر کند، اما کار دشوارتری است زیرا افراد ایدههای تثبیتشدهای درباره خود دارند
✔️مفهوم خود همیشه با واقعیت همخوان نیست. وقتی همخوان باشد، مفهوم خود «همنوا» (congruent) است. وقتی همخوان نباشد، «ناهمنوا» (incongruent) است.
هویت و نظریه مفهوم خود در روانشناسی در برابر مفهوم خود در جامعهشناسی روانشناسی و جامعهشناسی هر دو به مفهوم خود علاقهمندند، اما از راههای کمی متفاوت آن را بررسی میکنند. البته پژوهشگران فردی متفاوت هستند، اما به طور کلی میتوان این تقسیم را چنین تصور کرد:
✔️جامعهشناسی/روانشناسی اجتماعی بر چگونگی شکلگیری مفهوم خود تمرکز دارد، به ویژه در زمینه محیط اجتماعی فرد.
✔️روانشناسی بر تأثیر مفهوم خود بر افراد تمرکز دارد.
تفاوتهای دیگری هم وجود دارد، از جمله تمرکز کلی روانشناسی بر فرد در برابر تمرکز جامعهشناسی بر گروه، جامعه یا اجتماع؛ اما این تفاوت در تمرکز منجر به دو جریان پژوهشی متفاوت شده است. هر دو جریان به بینشهای عالی و یافتههای جالب منجر شدهاند و گاهی همپوشانی دارند، اما این تقسیم هنوز در ادبیات امروز دیده میشود.

کارل راجرز و نظریه مفهوم خود در شخصیت
کارل راجرز، روانشناس، نظریهپرداز و درمانگر برجسته، نظریهای ارائه کرد درباره اینکه مفهوم خود چگونه بر شخصیت تأثیر میگذارد و در واقع چارچوب آن را تشکیل میدهد. تصویری که از خودمان داریم به شخصیتمان کمک میکند و اعمالمان همراه با شخصیت حلقه بازخوردی به تصویر خودمان ایجاد میکند. راجرز معتقد بود که شخصیت ما از میل به خودشکوفایی (self-actualization) ناشی میشود. این حالتی است که وقتی به حداکثر تواناییمان میرسیم پدیدار میشود و مفهوم خود، ارزشمندی خود و خود ایدهآل ما همپوشانی پیدا میکنند.
نحوه شکلگیری شخصیت و مفهوم خود در افراد متفاوت است و به همین دلیل افراد منحصربهفردی هستیم. به گفته راجرز، همه ما همیشه در تلاش برای خودشکوفایی هستیم، برخی با موفقیت بیشتر از دیگران. افراد چگونه برای خودشکوفایی و همنوایی تلاش میکنند؟ این به ایده حفظ مفهوم خود مربوط میشود. در ادامه به آن میپردازیم.
نظریه حفظ مفهوم خود
حفظ مفهوم خود به این اشاره دارد که افراد چگونه حس خود را حفظ یا تقویت میکنند. این مفهوم پس از رسیدن به بزرگسالی نسبتاً ثابت است، اما بر اساس تجربههای فرد میتواند و میکند تغییر کند. نظریه حفظ مفهوم خود میگوید ما صرفاً منتظر نمیمانیم تا مفهوم خودمان شکل بگیرد: ما در همه سنین (چه آگاهانه و چه ناخودآگاه) نقش فعالی در شکلدهی به آن داریم. گرچه نظریههای مختلفی درباره فرآیندهای حفظ مفهوم خود وجود دارد، معمولاً به موارد زیر مربوط میشود:
🔸ارزیابیهای ما از خودمان
🔸مقایسه خود واقعیمان با خود ایدهآلمان
🔸اقداماتی که برای نزدیکتر شدن به خود ایدهآل انجام میدهیم.
شفافیت مفهوم خود و تمایز مفهوم خود
شفافیت مفهوم خود (Self-concept clarity – SCC) با خود مفهوم خود متفاوت است. شفافیت مفهوم خود به میزان وضوح، اطمینان و ثبات تعاریف فرد از خودش اشاره دارد. تمایز مفهوم خود (Self-concept differentiation – SCD) به این اشاره دارد که نمایه خود فرد چقدر در موقعیتها یا نقشهای اجتماعی مختلف تغییر میکند (مثلاً خود به عنوان همسر، خود به عنوان والد، خود به عنوان دانشآموز). SCC و SCD موضوعات داغ روانشناسی هستند زیرا بر الگوهای فکری و رفتار تأثیر میگذارند. SCC بالاتر یعنی مفهوم خود محکمتر و پایدارتر؛ SCC پایین یعنی فرد درباره اینکه واقعاً کیست مبهم یا نامطمئن است.
افراد با SCC پایین ممکن است عزت نفس پایین، خودآگاهی بیش از حد و نوروتیسیسم داشته باشند. SCD به این سادگی نیست. SCD بالا ممکن است به عنوان چیز بدی دیده شود، اما میتواند مکانیسم مقابلهای مؤثری برای موفقیت در دنیای مدرن باشد که افراد نقشهای متعددی دارند. اگر SCD خیلی بالا باشد، ممکن است یعنی فرد مفهوم خود پایداری ندارد و برای هر نقشش «ماسک» متفاوتی میزند. SCD خیلی پایین ممکن است نشاندهنده این باشد که فرد در همه نقشهایش واقعاً «خودش» است هرچند ممکن است نتواند به طور مؤثر از یک نقش به نقش دیگر سوئیچ کند.
در اصل، کسانی که نقشهایشان را کمی تمایز میدهند اما تصویر روشنی از خود حفظ میکنند، بیشترین موفقیت را در یافتن تعادل در هویت و تصویرشان دارند. اجزا و عناصر مدل مفهوم خود ایدههای متفاوتی درباره اجزای مفهوم خود و نحوه تعریف آن وجود دارد؛ با این حال، برخی ویژگیها و ابعاد بر مفهومسازی پایه و مورد توافق مفهوم خود حاکم است.
ویژگیهای مفهوم خود
مفهوم خود دیدگاهی است که درباره اینکه چه کسی هستیم داریم. هر کدام از ما مفهوم خود منحصربهفردی داریم که با دیگران متفاوت است و با برداشت دیگران از ما نیز فرق دارد. با این حال، همه مفهومهای خود ویژگیهای مشترکی دارند. مفهوم خود:
🧠در هر فرد به طور منحصربهفرد ظاهر میشود
🧠از بسیار مثبت تا بسیار منفی متغیر است
🧠ابعاد عاطفی، فکری و کارکردی دارد
🧠با زمینه تغییر میکند
🧠با گذشت زمان تغییر میکند
🧠بر زندگی فرد تأثیر میگذارد
ابعاد مفهوم خود
ابعاد مختلف ممکن است انواع متفاوتی از مفهوم خود بسازند؛ مثلاً ابعادی که «خودکارآمدی تحصیلی» را میسازند با «خودکارآمدی اجتماعی» همپوشانی زیادی ندارند. برخی ابعاد کلی که پژوهشگران در پازل مفهوم خود میشناسند عبارتند از:
🔷عزت نفس
🔷ارزشمندی خود
🔷تصویر خود (جسمی)
🔷خود ایدهآل
🔷هویتها یا نقشها (اجتماعی)
🔷ویژگیها و کیفیتهای شخصی
مراحل توسعه مفهوم خود
مفهوم خود در سراسر عمر توسعه مییابد و تغییر میکند، اما بیشترین نوسان را در سالهای اولیه دارد. کودکی اولیه زمان مناسبی برای درک کودکان از خودشان در جهان است. شکلگیری مفهوم خود در کودکی اولیه سه مرحله کلی در توسعه مفهوم خود در کودکی اولیه وجود دارد:
🔶مرحله 1: ۰ تا ۲ سالگی نوزادان برای توسعه حس مثبت از خود به روابط ثابت و محبتآمیز نیاز دارند.
✔️نوزادان ترجیحاتی متناسب با حس ذاتی خود شکل میدهند.
✔️کودکان نوپا با محدودیتهای ملایم اما قاطع احساس امنیت میکنند.
✔️در دو سالگی، مهارت زبانی توسعه مییابد و کودکان نوپا حس «من» پیدا میکنند.
🔶مرحله 2: ۳ تا ۴ سالگی کودکان سه و چهار ساله شروع به دیدن خود به عنوان افراد جدا و منحصربهفرد میکنند.
✔️تصاویر خودشان بیشتر توصیفی است تا تجویزی یا قضاوتی.
✔️کودکان پیشدبستانی روزبهروز مستقلتر میشوند و کنجکاو هستند که چه کارهایی میتوانند انجام دهند.
🔶مرحله 3: ۵ تا ۶ سالگی از مرحله «من» به مرحله «ما» گذر میکنند و بیشتر به نیازها و علایق گروه بزرگتر آگاه میشوند.
✔️کودکان مهدکودکی میتوانند با کلمات خواستهها، نیازها و احساساتشان را بیان کنند.
✔️کودکان پنج و شش ساله میتوانند از زبان پیشرفتهتر برای تعریف خود در زمینه گروه استفاده کنند.
مفهوم خود در کودکی میانی
در کودکی میانی (حدود ۷ تا ۱۱ سالگی)، کودکان شروع به توسعه حس اجتماعی خود میکنند و میفهمند چگونه در جمع جا میافتند. بیشتر به گروههای اجتماعی ارجاع میدهند، مقایسه اجتماعی بیشتری انجام میدهند و به این فکر میکنند که دیگران چگونه آنها را میبینند. ویژگیهای دیگر مفهوم خود در این مرحله عبارتند از:
✅توصیفهای متعادلتر و کمتر همه یا هیچ
✅توسعه خود ایدهآل و خود واقعی
✅توصیف خود بر اساس شایستگیها به جای رفتارهای خاص
✅توسعه حس شخصی از خود
✅فرهنگ در این مرحله نقش بزرگی پیدا میکند
توسعه مفهوم خود در نوجوانی
نوجوانی جایی است که توسعه مفهوم خود واقعاً منفجر میشود. این مرحلهای است که افراد (حدود ۱۲ تا ۱۸ سال) با حس خود بازی میکنند، از جمله دورهای که با هویتشان آزمایش میکنند، خود را با دیگران مقایسه میکنند و پایه مفهوم خودی را میسازند که ممکن است تا آخر عمر همراهشان باشد.
در این دوره، نوجوانان بیشتر خودآگاه میشوند و نسبت به تأثیر همسالان و تغییرات شیمیایی مغز حساسترند. آنها از آزادی و استقلال بیشتری لذت میبرند، در فعالیتهای رقابتیتر شرکت میکنند، خود را با همسالان مقایسه میکنند و میتوانند دیدگاه دیگران را (حتی بیش از حد) ارزشمند بدانند. در نوجوانی، دو عامل مهم بر مفهوم خود و ارزشمندی خود تأثیر میگذارند:
✔️موفقیت در زمینههایی که نوجوان خواهان موفقیت در آنهاست
✔️تأیید از سوی افراد مهم در زندگی نوجوان
✔️وقتی دانشآموزان حس سالمی از ارزشمندی خود و عزت نفس داشته باشند، به مفهوم خود بهتری کمک میکند
۱۰ مثال از مفهوم خود
شما ممکن است درک خوبی از مفهوم خود داشته باشید، اما این مثالها میتوانند آن را روشنتر کنند. مفهومهای خود به ندرت کاملاً مثبت یا کاملاً منفی هستند؛ کسی ممکن است در حوزههای مختلف هم مفهوم خود مثبت و هم منفی داشته باشد (مثلاً شوهری که خودش را پدر خوبی میداند اما بدنش را نامناسب و ناسالم میبیند، یا دانشآموزی که خودش را ورزشکار عالی میداند اما در درس مشکل دارد). برخی مثالهای مفهوم خود مثبت:
🧠فردی خودش را شخص باهوشی میبیند
🧠مردی خودش را عضو مهمی از جامعه میداند
🧠زنی خودش را همسر و دوست عالی میبیند
🧠فردی خودش را آدم مهربان و دلسوزی میداند
🧠فردی خودش را کارمند سختکوش و شایستهای میبیند
🧠در مقابل، افراد ممکن است مفهوم خود منفی داشته باشند مانند
🧠فردی خودش را احمق و کند میبیند
🧠مردی خودش را قابل چشمپوشی و بار اضافی برای جامعه میداند
🧠زنی خودش را همسر و دوست بدی میبیند
🧠فردی خودش را سرد و غیرقابل نزدیک شدن میداند
🧠فردی خودش را کارمند تنبل و ناشایستهای میبیند
همه ما این مفهومهای خود کوچک یا حوزهمحور متعددی داریم که مفهوم خود کلی ما را میسازند. برخی مثبتتر یا منفیتر هستند و هر کدام قطعه مهمی از چیزی است که ما را «ما» میکند.
مفهوم خود چگونه بر ارتباط بینفردی تأثیر میگذارد؟
به یک چرخه فکر کنید که در آن مفهوم خود را توسعه میدهیم، حفظ میکنیم و بازنگری میکنیم: ایدهای از خودمان داریم و طبق آن عمل میکنیم. در نتیجه دیگران درباره ما ایدهای شکل میدهند و طبق آن واکنش نشان میدهند و این بر ایده ما از خودمان تأثیر میگذارد. این حلقه بازخورد ما را شکل میدهد و ارتباط بینفردی نقش بزرگی در آن دارد.
مفهوم خود انگیزهها، روشها و تجربههای ارتباطی ما با دیگران را هدایت میکند. مثلاً اگر خودتان را کسی ببینید که همیشه درست میگوید (یا باید همیشه درست بگوید)، وقتی اختلاف نظر پیش آید ممکن است در ارتباط مشکل پیدا کنید. اگر این نیاز با پذیرش پرخاشگری همراه باشد، ممکن است به جای بحث درباره مواضع طرف مقابل، با خصومت، قاطعیت و جدلی بودن به مفهوم خود آنها حمله کنید.
ارتباط در شبکههای اجتماعی نیز هم تعیینکننده و هم نتیجه مفهوم خود فرد است. اسپونسیل و گیتیمو پیشنهاد کردند که به طور کلی، هرچه فرد دوستان بیشتری در شبکههای اجتماعی داشته باشد، احساس مثبتتری درباره خودش به عنوان یک کل دارد. در مقابل، اضطراب شبکههای اجتماعی و حفظ تصویر مسائل جداگانهای ایجاد میکند.
مفهوم خود و موفقیت تحصیلی
مفهوم خود و موفقیت تحصیلی نیز حلقه بازخورد مثبت است، زیرا اعمال مشابه اعمال مشابه و هویت مطابق آن ایجاد میکند. در یک پژوهش طولی، مارش دریافت که دانشآموزانی که مفهوم خود تحصیلی مثبتتری دارند، سال بعد موفقیت تحصیلی بیشتری کسب میکنند. پژوهشهای بعدی این رابطه را تأیید کردند اما نشان دادند که موفقیت بیشتر بر مفهوم خود تأثیر میگذارد تا اینکه مفهوم خود ذاتاً موفقیت را تحت تأثیر قرار دهد.
پژوهش بایرن پیشنهاد کرد که مفهوم خود و مفهوم خود تحصیلی را میتوان دو سازه جدا دانست؛ موفقیت تحصیلی ممکن است بر مفهوم خود کلی تأثیر بگذارد، اما مستقیماً با مفهوم خود تحصیلی مرتبط است. مفهوم خود و توسعه شغلی مفهوم خود در سراسر عمر و در هر شغلی توسعه مییابد. به گفته دونالد سوپر، پنج مرحله زندگی و توسعه شغلی وجود دارد:
🧠رشد (۰ تا ۱۴ سال)
🧠کاوش (۱۵ تا ۲۴ سال)
🧠استقرار (۲۵ تا ۴۴ سال)
🧠حفظ (۴۵ تا ۶۴ سال)
🧠افول (۶۵ سال به بالا)
🔷مرحله اول با توسعه مفهوم خود پایه مشخص میشود.
🔷در مرحله دوم، افراد توانمند کلاسها، تجربهها و شغلهای جدید را آزمایش میکنند.
🔷مرحله سوم افراد شغلشان را مستقر میکنند و مهارتهایشان را میسازند، احتمالاً از موقعیتهای ورودی شروع میکنند.
🔷در مرحله چهارم، افراد در فرآیند مدیریت و تنظیم مداوم مفهوم خود و شغلشان هستند.
🔷در نهایت مرحله پنجم با کاهش خروجی و آمادگی برای بازنشستگی مشخص میشود که میتواند تأثیر عظیمی بر مفهوم خود داشته باشد. البته این مدل فرض دسترسی و امتیاز برابر هنگام ورود به نیروی کار را دارد که با واقعیت همخوان نیست. همه انسانها مثلاً فرصت کاوش و استقرار به آسانی دیگران ندارند.
با این حال، سوپر معتقد بود که مفهوم خود توسعه شغلی را هدایت میکند و میتواند چارچوب کلی و الهامبخش برای پژوهشهای آینده باشد، از جمله کاوش اجتماعی و نژادی نظریه راجرز درباره خودشکوفایی. همچنین میتوان پژوهشهایی درباره کار باندورا بر خودکارآمدی، برجستگی نقش و ایده هویتهای چندگانه در توسعه شغلی انجام داد.
فرهنگ و مفهوم خود
تعجبی ندارد که فرهنگ تأثیر بزرگی بر مفهوم خود دارد. مثلاً نحوه برخورد با کودکان در کودکی اولیه بر توسعه حس خودشان تأثیر میگذارد. بسیاری از والدین ممکن است بیشتر به احساسات و ارضای خواستههای فرزندانشان اهمیت دهند، در حالی که برخی دیگر سختگیرتر و کنترلکنندهتر باشند و به نیازها بیشتر از خواستهها توجه کنند. این تعمیم است، اما تحت بررسی درست است: فرهنگ بر مفهوم خود تأثیر میگذارد.
پژوهش نشان میدهد کسانی که از فرهنگهای جمعگراتر هستند توصیفهای خود گروهی بیشتری تولید میکنند و توصیفهای فردی کمتر از کسانی که از فرهنگهای فردگرا هستند. پژوهشهای بیشتر نشان داد که فرهنگهای شرق آسیا باورهای متناقض درباره خود را بیشتر میپذیرند؛ این نشان میدهد که مفهوم خود در این فرهنگها ممکن است انعطافپذیرتر از فرهنگ آمریکایی باشد. این یافتهها جذاب هستند، اما نشان میدهند چرا اندازهگیری مفهوم خود دشوار است. بخش بعدی تلاشها برای اندازهگیری را خلاصه میکند.
اندازهگیری مفهوم خود با مقیاسها
آزمونها و پرسشنامهها سوگیری خودگزارشدهی اندازهگیری مفهوم خود را دشوار میکند. مفهوم خود فرد همیشه با «واقعیت» یا دید دیگران همخوان نیست. با این حال ابزارهایی برای اندازهگیری آن وجود دارد. اگر برای اهداف پژوهشی به ابزار اندازهگیری مفهوم خود علاقهمندید، ابتدا توسعه ابزار، تعریفی که بر آن مبتنی است و ابعاد یا اجزایی که اندازه میگیرد را بررسی کنید. مهم است ابزاری انتخاب کنید که با ایده مفهوم خود در پژوهش شما همخوان باشد. برخی ابزارهای برجسته برای اندازهگیری مفهوم خود عبارتند از:
✔️پرسشنامه مفهوم خود رابسون
✔️پرس پسشنامه مفهوم خود اجتماعی
✔️پرسشنامه مفهوم خود تحصیلی
پرسشنامه مفهوم خود دکتر ساراسوات پرسشنامه مفهوم خود دکتر ساراسوات انتخاب محبوبی برای اندازهگیری مفهوم خود شده است. شامل ۴۸ آیتم است که مفهوم خود را در شش بعد اندازه میگیرد:
🔸جسمی
🔸اجتماعی
🔸خلقی
🔸آموزشی
🔸اخلاقی
🔸فکری
در هر آیتم، پاسخدهنده درجه توصیف آیتم از ایدههایش درباره خودش را در مقیاس ۵ درجهای امتیاز میدهد. امتیاز بالاتر یعنی مفهوم خود بالا، امتیاز پایین یعنی مفهوم خود پایین. این پرسشنامه عموماً از نظر پژوهشگران معتبر تلقی میشود، اما قدیمی است.
۸ نقل قول درباره مفهوم خود
یادگیری اینکه دیگران یک سازه را چطور میبینند میتواند به درک خودمان از آن کمک کند. از نقل قولهای زیر استفاده کنید تا ببینید ایدهتان از مفهوم خود با ایده دیگران چقدر مقایسه میشود.
🧠آنچه دیگران درباره ما فکر میکنند اگر شناخته نشود، اینقدر عمیق بر آنچه ما درباره خودمان فکر میکنیم تأثیر نمیگذاشت. پل والری
🧠ابتدا بدان کیستی؛ سپس خودت را به همان شکل بیارای. اپیکتتوس
🧠آن ویژگی ذهنی خاص را بیاب که تو را عمیقترین و حیاتیترین احساس زنده بودن میدهد، همراه با صدایی درونی که میگوید «این من واقعیام»، و وقتی آن نگرش را یافتی، دنبالش برو. ویلیام جیمز
🧠امروز تو تویی، این از حقیقت هم حقیقیتر است. هیچ کس زندهای توتر از تو نیست. دکتر زوس
🧠همانطور رفتار کن که انگار همان شخصی هستی که میخواهی باشی. برنی سیگل
🧠خود چیزی نیست که پیدا کنیم. چیزی است که خلق میکنیم. توماس ساسز
🧠تنها دلیل شکست انسان عدم ایمان به خود واقعیاش است. ویلیام جیمز
🧠مفهوم خود فرد هسته شخصیت اوست. بر هر جنبه از رفتار انسانی تأثیر میگذارد: توانایی یادگیری، ظرفیت رشد و تغییر. تصویر خود قوی و مثبت بهترین آمادگی ممکن برای موفقیت در زندگی است. جویس برادرز
کلام آخر
در این بلاگ یاد گرفتیم مفهوم خود چیست (ایده کلی درباره اینکه چه کسی هستیم)، چگونه شکل میگیرد (در سراسر عمر توسعه مییابد و در سالهای اولیه انعطافپذیرتر است)، با چه چیزهایی مرتبط است و تحت تأثیر چه چیزهایی قرار میگیرد (تقریباً همه چیز، به ویژه رفتار مصرفکننده، موفقیت تحصیلی، توسعه شغلی و فرهنگ)، و آیا میتوان آن را تغییر داد بله میتوان. مفهوم خود تحت تأثیر احساس ما درباره خودمان و قضاوتمان درباره تواناییها، شایستگیها و ارزشمندیمان به عنوان یک انسان است.
وقتی کمی تلاش کنیم این خودارزیابیها را تقویت کنیم، مفهوم خودمان برای جای دادن این تغییرات تنظیم میشود. ما توانایی تغییر نحوه فکر کردن درباره خودمان را با کار کردن برای شبیهتر شدن به خود ایدهآلمان داریم. ممکن است تلاش برای بازنگری عزت نفس و تصویر خود سخت به نظر برسد، اما مثل بیشتر کارها، شروع کردن سختترین بخش است.
حرفهایی هست که باید شنیده شن، روانشناس مورد اعتمادتو تو کلینیک آنلاین روان هاب پیداش کن و وقت مشاورتو رزرو کن!
به برخی نقل قولهای بالا مراجعه کنید تا الهام بگیرید، یا نقل قولهایی درباره این موضوع پیدا کنید که برایتان الهامبخش است و هر وقت نیاز به انگیزه داشتید نزدیکتان نگه دارید. شما درباره مفهوم خود چه فکر میکنید؟ نقل قول خوب دیگری درباره مفهوم خود دارید؟ مفهوم خود توسعهیافتهای دارید یا مبهمتر است؟ فکر میکنید تمایز مفهوم خود خوب است یا بد؟ در نظرات به ما بگویید و ممنون که خواندید. امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید.





