سلامت روان و اختلالات روانیشخصیت و خودشناسی

سندرم مونشهاوزن یا اختلال ساختگی

سندرم مونشهاوزن یا اختلال ساختگی نوعی اختلال روانی است که فرد عمداً علائم بیماری را جعل یا ایجاد می‌کند تا توجه و مراقبت پزشکی بگیرد.

سندرم مونشهاوزن یا اختلال ساختگی

سندرم مونشهاوزن یکی از اختلالات روانشناختی است که تشخیص آن برای روانشناسان چالش‌برانگیز است. در این اختلال، فرد ادعا می‌کند که به یک بیماری جسمی یا روانی مبتلا است و چنان در این نقش غرق می‌شود که حتی ممکن است علائم بیماری را در خود بروز دهد. افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن معمولاً به‌طور مکرر در طول زندگی خود ادعای بیماری می‌کنند و به دلایل مختلفی ممکن است وانمود کنند که بیمار هستند.

از آنجا که این افراد به شدت در نقش بیمار فرو می‌روند و رفتارهای مرتبط با بیماری را تقلید می‌کنند، تشخیص این اختلال برای روانشناسان و پزشکان گاهی دشوار می‌شود. این موضوع می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر روند تشخیص و درمان این اختلال داشته باشد. به‌طور کلی، سندرم مونشهاوزن به دو نوع تقسیم می‌شود. در نوع اول، فرد ادعا می‌کند که خودش بیمار است و علائم بیماری را در خود تقلید می‌کند.

نوع دوم، که به سندرم مونشهاوزن با وکالت معروف است، زمانی رخ می‌دهد که فرد ادعا می‌کند شخص دیگری بیمار است. این شخص می‌تواند کودک، بزرگسال یا حتی حیوان خانگی باشد و فرد مبتلا به این اختلال با او مانند یک بیمار رفتار می‌کند. این نوع سندرم در برخی مادران نیز مشاهده شده است که برای نگه داشتن فرزند در کنار خود، ادعا می‌کنند او بیمار است و نیاز به مراقبت دارد. علت دقیق بروز سندرم مونشهاوزن هنوز کاملاً مشخص نیست و روانشناسان دلایل متعددی را برای آن شناسایی کرده‌اند. این اختلال چندان شایع نیست و تعداد افراد مبتلا به آن نسبتاً محدود است.

سندرم مونشهاوزن چیست؟

سندرم مونشهاوزن یک اختلال ساختگی است، نوعی اختلال سلامت روان که در آن فرد به‌طور مکرر و عمدی وانمود می‌کند که به بیماری جسمی یا روانی مبتلا است، در حالی که در واقع بیمار نیست. این سندرم به‌عنوان یک بیماری روانی در نظر گرفته می‌شود، زیرا با مشکلات عاطفی شدید مرتبط است.

این سندرم به نام بارون فون مونشهاوزن، افسر آلمانی قرن هجدهم که به‌دلیل بزرگ‌نمایی داستان‌های زندگی و تجربیاتش شناخته شده بود، نام‌گذاری شده است. سندرم مونشهاوزن شدیدترین نوع اختلال ساختگی است. بیشتر علائم در افراد مبتلا به این سندرم به بیماری‌های جسمی مربوط می‌شود علائمی مانند درد قفسه سینه، مشکلات معده یا تب و نه علائم یک اختلال روانی.

اگرچه سندرم مونشهاوزن معمولاً به اختلال ساختگی با علائم عمدتاً جسمی اشاره دارد، گاهی اوقات این اصطلاح برای اشاره به اختلالات ساختگی به‌طور کلی استفاده می‌شود. سندرم مونشهاوزن به نوع اختلال ساختگی با علائم عمدتاً جسمی اشاره دارد.

سندرم مونشهاوزن یا اختلال ساختگی

انواع شکل‌های سندرم مونچاوزن

سندرم مونشهاوزن نیابتی

این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که فردی (معمولاً والد یا مراقب) وانمود می‌کند که فرد تحت مراقبتش بیمار است، در حالی که او بیمار نیست. این حالت به‌عنوان اختلال ساختگی تحمیل‌شده بر دیگری (FDIA) نیز شناخته می‌شود، زیرا فرد درباره سلامت جسمی یا روانی شخص دیگری دروغ می‌گوید. معمولاً فرد معرفی‌شده به‌عنوان بیمار، کودکی زیر ۶ سال، سالمندی یا بزرگسالی با معلولیت است. گاهی اوقات، این مراقبان حتی بیماری‌هایی را در افراد تحت مراقبت خود ایجاد می‌کنند. این اقدامات برای جلب همدردی و توجه دیگران انجام می‌شود.

اختلال ساختگی تحمیل بر خود

در این نوع اختلال، فرد نشانه‌های جسمی یا روانی کاذب را در خود ایجاد می‌کند. این افراد با استفاده از رفتارهای فریبکارانه و آسیب زدن به خود، سعی در جلب توجه دیگران دارند. برخی از این افراد که با صدمه زدن به خود دچار درد شدید می‌شوند، ممکن است دارای ساختار شخصیتی آزارخواه باشند. در این ساختار، فرد معتقد است که با ایجاد درد، خود را به دلیل گناهان واقعی یا خیالی مجازات می‌کند.

همچنین، وانمود به بیماری و فریبکاری برای بستری شدن در بیمارستان می‌تواند تلاشی برای بازسازی رابطه والد-فرزند باشد. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، بسیاری از این افراد در کودکی تجربه رهاشدگی داشته‌اند. بنابراین، دریافت حمایت و توجه از کادر پزشکی برای برخی از آن‌ها به معنای بازآفرینی رابطه با والدینی است که آن‌ها را طرد کرده‌اند.

اختلال ساختگی تحمیل شده بر دیگران

اختلال ساختگی نیابتی یا مونشهاوزن نیابتی نوع دیگری از این اختلال است. در این حالت، فرد نشانه‌های جسمانی کاذب را در دیگران ایجاد می‌کند. این افراد می‌توانند خطرناک باشند و برای ایجاد علائم بیماری، به دیگران صدمه بزنند یا آن‌ها را زخمی کنند. آن‌ها معتقدند که بدن فرد دیگر دچار مشکل است و باید تحت مراقبت پزشکی قرار گیرد.

سندرم مونشهاوزن یا اختلال ساختگی

سندرم مونشهاوزن اینترنتی

این حالت زمانی رخ می‌دهد که افراد سالم در فضای مجازی، مانند گروه‌های پشتیبانی آنلاین، خود را بیمار معرفی می‌کنند. این نوع از سندرم مونشهاوزن در اوایل دهه ۲۰۰۰ شناسایی شد، زمانی که گروه‌های پشتیبانی از بیماری‌ها و جوامع مشابه به‌صورت آنلاین بازسازی شدند. افراد به‌طور نادرست خود را بیمار یا «مراقب قهرمان» یک فرد بیمار معرفی می‌کنند. این دروغ‌ها می‌توانند باعث احساس خیانت و خشم در اعضای واقعاً بیمار این گروه‌ها شوند، زمانی که متوجه ادعاهای نادرست می‌شوند.

سندرم مونشهاوزن در مقابل تمارض

تمارض زمانی است که فردی برای کسب منفعت مالی یا غیرمالی وانمود به بیماری می‌کند. برای مثال، ممکن است به دروغ ادعای بیماری کنند تا از بیمه پول دریافت کنند، از خدمت سربازی اجتناب کنند یا از کار معاف شوند. مانند افراد مبتلا به تمارض، افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن آگاهانه دروغ می‌گویند، اما برخلاف آن‌ها، هیچ منفعت آشکاری جز جلب همدردی و توجه دریافت نمی‌کنند.

علائم سندرم مونشهاوزن

افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن به روش‌های مختلفی علائم را به‌طور عمدی ایجاد یا اغراق می‌کنند. آن‌ها ممکن است درباره علائم دروغ بگویند، خود را عمداً آسیب برسانند تا علائم ایجاد کنند یا آزمایش‌ها را دستکاری کنند (مانند آلوده کردن نمونه ادرار). نشانه‌های هشداردهنده احتمالی سندرم مونشهاوزن شامل موارد زیر است:

❌تاریخچه پزشکی دراماتیک اما ناسازگار: شرح حال پزشکی که بسیار پررنگ اما غیرمنسجم است.

❌علائم مبهم و غیرقابل‌کنترل: علائمی که با شروع درمان شدیدتر می‌شوند یا تغییر می‌کنند.

❌عودهای قابل پیش‌بینی: بازگشت بیماری به‌طور منظم پس از بهبود وضعیت.

❌دانش گسترده درباره بیمارستان‌ها و اصطلاحات پزشکی: آگاهی زیاد از اصطلاحات پزشکی و توصیف‌های کتابی از بیماری‌ها.

❌وجود چندین جای زخم جراحی: نشانه‌های متعدد از جراحی‌های قبلی.

❌ظهور علائم جدید پس از نتایج منفی آزمایش: بروز علائم جدید یا اضافی پس از آزمایش‌هایی که نتیجه منفی داشته‌اند.

❌علائم فقط در حضور دیگران: علائم تنها زمانی ظاهر می‌شوند که فرد در کنار دیگران یا تحت نظارت است.

❌اشتیاق به انجام آزمایش‌ها یا جراحی‌ها: تمایل یا اشتیاق به انجام آزمایش‌های پزشکی، عمل‌های جراحی یا سایر روش‌ها.

❌سابقه مراجعه به بیمارستان‌ها و کلینیک‌های متعدد: جستجوی درمان در بیمارستان‌ها، کلینیک‌ها و مطب‌های پزشکان مختلف، گاهی حتی در شهرهای دیگر.

❌امتناع از ارتباط پزشکان با خانواده یا پزشکان قبلی: عدم تمایل بیمار به اجازه دادن به پزشکان برای صحبت با خانواده، دوستان یا پزشکان قبلی.

❌مشکلات هویتی و عزت نفس: مسائل مرتبط با هویت و اعتماد به نفس.

علل سندرم مونشهاوزن

علت دقیق سندرم مونشهاوزن مشخص نیست، اما محققان نقش عوامل زیستی و روانی را در ایجاد آن بررسی می‌کنند. برخی نظریه‌ها حاکی از آن است که سابقه سوءاستفاده یا بی‌توجهی در کودکی یا سابقه بیماری‌های مکرر که نیاز به بستری شدن داشته‌اند، ممکن است از عوامل ایجاد این سندرم باشند. محققان همچنین ارتباط احتمالی با اختلالات شخصیت را بررسی می‌کنند، که در افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن شایع است.

سندرم مونشهاوزن یا اختلال ساختگی

تفاوت اختلال ساختگی و تمارض

تفاوت اصلی بین اختلال ساختگی و تمارض در انگیزه‌ها و اهداف نهفته در آن‌هاست. افرادی که برای فرار از مسئولیت یا کسب منفعت وانمود به بیماری می‌کنند، در حال تمارض هستند. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال ساختگی، مانند سندرم مونشهاوزن، به دنبال سود مالی یا اجتناب از مسئولیت نیستند. به نظر می‌رسد هدف اصلی آن‌ها صرفاً جلب توجه و محبت دیگران باشد.

دلایل اختلال ساختگی

علت دقیق اختلال ساختگی هنوز به‌طور کامل مشخص نشده است. بروز سندرم مونشهاوزن احتمالاً نتیجه تعامل پیچیده چندین عامل مختلف است. مهم‌ترین دلایل این اختلال عبارتند از:

تجارب دردناک دوران کودکی

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال ساختگی در کودکی تجربیات تلخ و آسیب‌زایی داشته‌اند. این تجربیات ممکن است شامل بی‌توجهی، تحقیر، توهین، کوچک‌شماری یا انواع سوءاستفاده‌های عاطفی، رفتاری یا جنسی باشد. در چنین شرایطی، فرد ممکن است برای جلب همدردی و توجه دیگران، به وانمود کردن بیماری روی بیاورد.

نیاز به کسب توجه و محبت

یکی از دلایل اصلی اختلال ساختگی، نیاز شدید فرد به جلب توجه و محبت دیگران است. سندرم مونشهاوزن باعث می‌شود فرد احساس کند تنها با بیمار نشان دادن خود می‌تواند مورد توجه، محبت و مراقبت قرار گیرد. این نیاز گاهی تا حدی پیش می‌رود که فرد به‌طور عمدی به خود یا فرد تحت سرپرستی‌اش آسیب می‌رساند تا از خدمات بهداشتی و مراقبتی بهره‌مند شود.

مشکلات و اختلالات روانی

وجود اختلالات روانی دیگر می‌تواند به‌عنوان عاملی برای بروز سندرم مونشهاوزن مطرح باشد. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال ساختگی ممکن است به اختلالاتی مانند اختلال شخصیت مرزی (BPD)، اختلال شخصیت نمایشی (HPD)، افسردگی یا اختلالات اضطرابی دچار باشند. این مشکلات روانی مانع از آن می‌شوند که فرد نیازهای عاطفی خود را به روش‌های سالم برآورده کند و به رفتارهایی مانند وانمود به بیماری یا دروغ‌گویی روی می‌آورد.

سابقه تجربه بیماری واقعی

در برخی موارد، تمایل به تکرار تجربه خوشایند توجه و مراقبتی که فرد در زمان بیماری واقعی دریافت کرده، می‌تواند علت اختلال ساختگی باشد. این افراد برای بازسازی احساسات مثبت ناشی از مراقبت و توجه دیگران، به دروغ‌گویی، اغراق یا ارائه گزارش‌های نادرست درباره بیماری روی می‌آورند. هدف اصلی آن‌ها در این حالت، اثبات بیماری و بهره‌مندی از مراقبت‌های پزشکی است.

اجتناب از چالش‌های زندگی

برخی افراد برای فرار از مشکلات و فشارهای زندگی، با وانمود به بیماری دیگران را فریب می‌دهند. در این موارد، اختلال ساختگی می‌تواند راهی برای دوری از مسئولیت‌ها یا شرایط دشوار زندگی باشد. اگرچه انگیزه اصلی افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن معمولاً کسب سود یا فرار از مسئولیت نیست، اما این احتمال نیز به‌طور کامل منتفی نیست.

سندرم مونشهاوزن چقدر شایع است؟

آمار قابل اعتمادی درباره تعداد افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن در ایالات متحده وجود ندارد، اما این بیماری به‌عنوان یک بیماری نادر در نظر گرفته می‌شود. به‌دست آوردن آمار دقیق دشوار است، زیرا صداقت نداشتن در این بیماری رایج است.

علاوه بر این، افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن معمولاً در مراکز درمانی متعددی درمان می‌جویند، که می‌تواند منجر به آمار گمراه‌کننده شود. به‌طور کلی، سندرم مونشهاوزن در مردان شایع‌تر از زنان است. اگرچه ممکن است در کودکان رخ دهد، اما بیشتر در بزرگسالان جوان دیده می‌شود.

تشخیص سندرم مونشهاوزن

تشخیص سندرم مونشهاوزن به‌دلیل صداقت نداشتن بیمار بسیار دشوار است. پزشکان باید ابتدا هرگونه بیماری جسمی یا روانی احتمالی را رد کنند تا بتوان تشخیص سندرم مونشهاوزن را در نظر گرفت.
اگر پزشک هیچ دلیل جسمی برای علائم پیدا نکند یا الگوی علائم جسمی گزارش‌شده نشان دهد که ممکن است خود تحمیل‌شده باشند، احتمالاً بیمار را به روان‌پزشک یا روان‌شناس ارجاع می‌دهد.

روان‌پزشکان و روان‌شناسان برای تشخیص و درمان بیماری‌های روانی آموزش دیده‌اند. آن‌ها از ابزارهای مصاحبه و ارزیابی ویژه برای بررسی فرد برای سندرم مونشهاوزن استفاده می‌کنند. پزشک تشخیص خود را بر اساس رد بیماری‌های جسمی یا روانی واقعی و مشاهده نگرش و رفتار بیمار قرار می‌دهد.

درمان سندرم مونشهاوزن

اگرچه فرد مبتلا به سندرم مونشهاوزن به‌طور فعال برای بیماری‌های ساختگی خود درمان می‌جوید، اغلب تمایلی به پذیرش و درمان خود سندرم ندارد. این موضوع درمان افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن را بسیار چالش‌برانگیز می‌کند و چشم‌انداز بهبودی را ضعیف می‌کند. وقتی درمان آغاز می‌شود، هدف اولیه اصلاح رفتار فرد و کاهش استفاده نادرست یا بیش از حد از منابع پزشکی است. پس از دستیابی به این هدف، درمان بر رفع مشکلات روانی زمینه‌ای که ممکن است باعث رفتار فرد شوند، تمرکز می‌کند.

هدف کلیدی دیگر، کمک به بیماران برای اجتناب از روش‌های تشخیصی یا درمانی پزشکی خطرناک و غیرضروری (مانند جراحی‌ها) است که اغلب از پزشکان مختلف که ممکن است از جعلی یا خود-تحمیل بودن علائم آگاه نباشند، درخواست می‌شود. مانند سایر اختلالات ساختگی، درمان اصلی سندرم مونشهاوزن روان‌درمانی یا گفتوگودرمانی (نوعی مشاوره) است. درمان معمولاً بر تغییر تفکر و رفتار فرد تمرکز دارد (درمان شناختی-رفتاری CBT).

یک دنیای جدید از اطلاعات منتظرته! برای کشف بیشتر، روی لینک کارگاه آموزشی رفتار درمانی شناختی CBT کلیک کن.

خانواده‌درمانی نیز ممکن است به آموزش اعضای خانواده کمک کند تا رفتار فرد مبتلا به اختلال را تشویق یا حمایت نکنند. هیچ دارویی برای درمان خود اختلالات ساختگی وجود ندارد. با این حال، دارو ممکن است برای درمان بیماری‌های مرتبط، مانند افسردگی یا اضطراب، استفاده شود. استفاده از داروها باید در افراد مبتلا به اختلالات ساختگی با دقت نظارت شود، زیرا خطر استفاده نادرست از داروها وجود دارد.

اختلال ساختگی در DSM-5

در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، اختلال ساختگی به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های اختلالات جسمانی دسته‌بندی شده است. ویژگی بارز اختلالات جسمانی، بروز مسائل روانی و عاطفی از طریق علائم جسمانی است. تشخیص این اختلال معمولاً با ارجاع فرد از مراکز درمانی به روانپزشک انجام می‌شود. ملاک‌های تشخیصی اختلال ساختگی در DSM-5 شامل موارد زیر است:

❌جعل عمدی یا بزرگ‌نمایی علائم جسمی یا روانی

❌ادعای ناتوانی یا ابتلا به بیماری

❌وانمود به بیماری بدون هدف کسب منفعت مالی یا فرار از مسئولیت

❌استفاده از فرد دیگر (معمولاً تحت سرپرستی) به‌عنوان بیمار

❌وارد کردن عمدی آسیب یا جراحت به دیگران برای اثبات بیماری

❌عدم در نظر گرفتن فرد قربانی به‌عنوان مبتلا به اختلال ساختگی

❌ایجاد اختلال قابل توجه در عملکرد اجتماعی، شغلی و روزمره

تشخیص این اختلال نیازمند ارزیابی دقیق توسط متخصصان روانپزشکی و روانشناسی است تا از نبود سایر اختلالات مشابه یا انگیزه‌های دیگر که ممکن است به این رفتارها منجر شوند، اطمینان حاصل شود.

عوارض اختلال ساختگی

افراد مبتلا به اختلال ساختگی ممکن است برای متقاعد کردن پزشکان در مورد بیماری خود، جان خود را به خطر بیندازند. این تلاش‌ها می‌تواند به مشکلات جسمی و روانی واقعی منجر شود. مهم‌ترین عوارض این اختلال عبارتند از:

❌جراحت‌های شدید یا مرگ ناشی از خودآزاری

❌بروز مشکلات واقعی سلامتی به دلیل مواجهه با عفونت‌ها یا ویروس‌ها

❌از دست دادن اعضای بدن به دلیل جراحی‌های غیرضروری

❌احتمال ابتلا به اعتیاد یا سوءمصرف مواد و الکل

❌مشکلات در محیط کار، خانه یا جمع دوستان

❌دستگیری به دلیل جعل اسناد پزشکی یا سوءاستفاده از دیگران

عوامل خطر

برخی عوامل می‌توانند احتمال بروز اختلال ساختگی را افزایش دهند. این عوامل خطر در سندرم مونشهاوزن شامل موارد زیر هستند:

🚫سن: تحقیقات نشان می‌دهد که سندرم مونشهاوزن بیشتر در افراد ۲۰ تا ۴۰ سال دیده می‌شود.

🚫جنسیت: این اختلال در زنان شایع‌تر است، به‌ویژه در موارد مزمن.

🚫شغل: افراد مبتلا اغلب در حوزه‌های مرتبط با مراقبت‌های پزشکی یا بهداشتی فعالیت می‌کنند.

🚫وضعیت تأهل: افراد مجرد معمولاً بیشتر در معرض این اختلال هستند.

راهکارهای مقابله با اختلال ساختگی

افراد مبتلا به این اختلال می‌توانند با انجام اقداماتی، رفتارهای آسیب‌زای خود را مدیریت کنند. راهکارهای مقابله عبارتند از:

⚠️پایبندی به برنامه درمانی: افراد مبتلا باید به‌طور منظم در جلسات روان‌درمانی شرکت کرده و داروهای تجویزشده را مصرف کنند.

⚠️مشورت با راهنمای مراقبت بهداشتی: به‌جای مراجعه مکرر به بیمارستان، بهتر است از پزشک خانواده یا راهنمای مراقبت بهداشتی برای بررسی علائم کمک گرفته شود.

⚠️یادآوری خطرات: افراد باید به یاد داشته باشند که خودآزاری یا انجام آزمایش‌ها و جراحی‌های غیرضروری می‌تواند به آسیب‌های دائمی یا حتی مرگ منجر شود.

⚠️تقویت شبکه اجتماعی: سندرم مونشهاوزن با احساس تنهایی و بی‌توجهی مرتبط است. برقراری روابط دوستانه و حضور در جمع‌های خانوادگی می‌تواند به بهبود احساسات کمک کند.

چشم‌انداز سندرم مونشهاوزن

افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن در معرض خطر مشکلات سلامتی (یا حتی مرگ) ناشی از خود-آسیب‌رسانی یا ایجاد عمدی علائم هستند. علاوه بر این، آن‌ها ممکن است با عوارض یا مشکلات سلامتی ناشی از آزمایش‌ها، روش‌ها و درمان‌های متعدد مواجه شوند. همچنین این افراد در معرض خطر بالای سوءمصرف مواد و اقدام به خودکشی هستند.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات ساختگی انکار می‌کنند که علائم خود را جعل کرده یا ایجاد می‌کنند و به دنبال درمان نمی‌روند یا آن را دنبال نمی‌کنند. بنابراین، بهبودی آن‌ها به این بستگی دارد که پزشک یا یکی از عزیزانشان این بیماری را تشخیص دهد و آن‌ها را به دریافت مراقبت پزشکی مناسب برای اختلالشان تشویق کند و به آن پایبند بمانند. برخی از افراد مبتلا به سندرم مونشهاوزن یک یا دو دوره کوتاه از علائم را تجربه می‌کنند. با این حال، در اکثر موارد، این اختلال یک بیماری مزمن یا طولانی‌مدت است که درمان آن بسیار دشوار است.

پیشگیری از سندرم مونشهاوزن (اختلال ساختگی)

هیچ راه شناخته‌شده‌ای برای پیشگیری از سندرم مونشهاوزن وجود ندارد، اما درمان آن به‌محض مشاهده علائم ممکن است کمک‌کننده باشد. سندرم مونشهاوزن درمان دشواری دارد، بنابراین ارائه‌دهنده مراقبت‌های بهداشتی احتمالاً به مدیریت این بیماری کمک خواهد کرد تا به‌دنبال درمان کامل آن باشد.

سندرم مونشهاوزن شرایطی است که در آن افراد برای جلب همدردی و توجه، با جعل، اغراق یا دروغ گفتن درباره بیماری خود یا دیگری (نیابتی) عمل می‌کنند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است خود را در معرض آزمایش‌ها، روش‌ها یا جراحی‌های دردناک قرار دهند. ممکن است نتایج آزمایش‌ها را دستکاری کنند یا به‌طور عمدی به خود آسیب برسانند. دانستن تعداد دقیق افراد مبتلا به این اختلال دشوار است، زیرا این افراد معمولاً به مراکز درمانی متعددی مراجعه می‌کنند.

سندرم مونشهاوزن به‌عنوان یک اختلال سلامت روان شناخته می‌شود و علت دقیق آن ناشناخته است. با این حال، محققان معتقدند که ممکن است توسط ترومای روانی مانند سوءاستفاده، بی‌توجهی یا از دست دادن یکی از عزیزان در سنین پایین تحریک شود.

کلام آخر

اختلال ساختگی یک مشکل جدی در حوزه سلامت روان است که درمان آن نیازمند صبر، حمایت اطرافیان و کمک حرفه‌ای متخصصان سلامت روان و مشاوران خانواده است و شما میتوانید در کلینیک آنلاین روان هاب مشاور مورد اعتمادتون پیدا کنید و وقت مشاوره رزرو کنید . این اختلال ممکن است زمان زیادی برای درمان نیاز داشته باشد، اما با دریافت حمایت مناسب و درمان درست، افراد مبتلا می‌توانند روش‌های سالم‌تری برای مدیریت نیازها و احساسات خود پیدا کنند.

اگر شما یا یکی از نزدیکانتان با این اختلال مواجه هستید، می‌توانید با دریافت کمک حرفه‌ای از متخصصان سلامت روان، به بهبود امیدوار باشید. تشخیص به‌موقع و استفاده از روش‌های درمانی علمی می‌تواند به ارتقای کیفیت زندگی فرد کمک کند و روند بهبودی را تسریع بخشد.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا