سلامت روان و اختلالات روانیشخصیت و خودشناسیمهارت های اجتماعی و ارتباطی

سایکوپت ها معماران قتل‌های زنجیره‌ای

سایکوپت فردی است که فاقد همدلی، خودمحور، فریبکار و بی‌توجه به احساسات دیگران است. اغلب جذاب و باهوش‌اند، اما حس گناه ندارند و ممکن است رفتارهای ضداجتماعی نشان دهند.

سایکوپت ها معماران قتل‌های زنجیره‌ای

سایکوپتی یک اختلال عصبی-روانی است که با پاسخ‌های عاطفی ناکافی، فقدان همدلی و کنترل ضعیف رفتار مشخص می‌شود و معمولاً به انحراف ضداجتماعی مداوم و رفتارهای مجرمانه منجر می‌شود. تحقیقات رو به رشد نشان می‌دهند که سایکوپتی یک مسیر رشدی را دنبال می‌کند که تحت تأثیر قوی عوامل ژنتیکی است و اثرات زیان‌باری بر شبکه‌های عملکردی گسترده، به‌ویژه در مناطق پارالیمبیک مغز، ایجاد می‌کند.

در حالی که مداخلات درمانی سنتی که معمولاً در زندان‌ها و مؤسسات قانونی به کار می‌روند، در مقابله با این پیامدها به طور مشهور ناکارآمد بوده‌اند، استراتژی‌های جایگزین که با درک موانع عصبی-روانی خاص در مسیر رشد سالم طراحی شده‌اند و افراد جوان‌تر با علائم اولیه سایکوپتی را هدف قرار می‌دهند، نویدبخش‌تر هستند.

ما جدیدترین تحقیقات عصبی-روانی و تصویربرداری مغزی را که درک ما از سیستم‌های مغزی مختل‌شده در سایکوپتی را بهبود می‌بخشد، بررسی می‌کنیم و این داده‌ها را برای درک گسترده‌تر مسیر رشدی این اختلال به کار می‌بریم تا در نهایت استراتژی‌های مداخله پیش‌فعال‌تری را ترویج دهیم که از انعطاف‌پذیری عصبی در جوانان بهره می‌برند.

تبیین مفهوم سایکوپتی

سایکوپتی یک اختلال است که تا حدی با پاسخ‌های عاطفی سطحی، فقدان همدلی، تکانشگری و احتمال افزایش رفتارهای ضداجتماعی مشخص می‌شود. سایکوپت‌ها مسئول بخش نامتناسبی از جرایم ارتکابی هستند و سبک بین‌فردی فریبنده و دستکاری‌کننده آن‌ها معمولاً تأثیر گسترده و مخربی بر زندگی، کار و روابط افراد دارد. تحقیقات فراوانی نشان می‌دهند که ویژگی‌های اصلی و محرک سایکوپتی ماهیت رشدی دارند و ویژگی‌های نسبتاً پایداری قبل از 10 سالگی آشکار می‌شوند؛

علاوه بر این، به نظر می‌رسد این ویژگی‌ها تحت تأثیر عوامل خطر ژنتیکی قابل‌توجهی هستند. این مفهوم پیامدهای عمیقی دارد، از جمله این که ناهنجاری‌های عصبی-شناختی می‌توانند رشد حس اخلاقی ما را مختل کنند. همچنین این موضوع دلیلی برای ناکارآمدی مداخلات اصلاحی سنتی در افرادی با مشکلات رفتاری به ظاهر غیرقابل‌حل، از اختلال سلوک در جوانان تا سایکوپت‌های مجرم بزرگسال، ارائه می‌دهد.

دانش کافی درباره همبسته‌های عصبی-زیستی سایکوپتی انباشته شده است که می‌تواند توسعه استراتژی‌های جدید و بهتری برای مدیریت کاستی‌های خاصی که مسئول این مسیر رشدی تغییر یافته هستند، هدایت کند. هدف این گزارش، بررسی جدیدترین تحقیقات عصبی-روانی و تصویربرداری مغزی است که دانش ما درباره سایکوپتی را بهبود می‌بخشد، با تأکید بر چگونگی حمایت این داده‌ها از مدل‌های عصبی-زیستی موجود برای این اختلال و توجه ویژه به این که چگونه این اطلاعات می‌توانند استراتژی‌های درمان و مداخله بهتری را هدایت کنند.

ارزیابی و مفهوم‌سازی مدرن ما از سایکوپتی عمدتاً بر اساس طبقه‌بندی کلکلی (1941) از ویژگی‌های خاصی است که اغلب در افرادی که فاقد حس اخلاقی هستند، اما توانایی‌های روانی اصلی مانند هوش عمومی و حافظه را حفظ می‌کنند، با هم رخ می‌دهند. مفهوم سایکوپتی پیش از فعالیت کلکلی در گفتمان روان‌پزشکی رایج بود و شناسایی شخصیت‌های بی‌وجدان و بی‌رحم که فاقد نشانه‌های بیرونی نقص روانی بودند، در طول زمان و در فرهنگ‌های مختلف فراگیر بوده است.

روان‌پزشک فیلیپ پینل (1806) بیش از 200 سال پیش از عبارت «مانیه سان دلیر» (جنون بدون هذیان) برای توصیف این اختلال استفاده کرد، اما پیچیدگی‌ای که امروزه با آن سایکوپتی را تعریف می‌کنیم، پیشرفت چشمگیری داشته است. برای این پیشرفت، ما مدیون کسانی هستیم که معیارهای قابل‌اعتمادی برای عملیاتی کردن این ویژگی‌ها، به‌ویژه چک‌لیست سایکوپتی هیر (PCL)، که اکنون در نسخه اصلاح‌شده خود (PCL-R؛ هیر، 2003) قرار دارد، توسعه داده‌اند.

این ابزار همچنان پرکاربردترین ابزار ارزیابی سایکوپتی برای نمونه‌های زندانی است. اندازه‌گیری قابل‌اعتماد این مفهوم، تعداد فزاینده‌ای از تحقیقات را برای تعریف سایکوپتی به شیوه‌های تجربی‌تر برانگیخت. به این ترتیب، این اختلال اکنون می‌تواند به طور نسبتاً خاص در اصطلاحات عصبی-زیستی توصیف شود، که شامل نقص در بخش‌هایی از مغز است که مسئول استفاده از پاسخ‌های عاطفی، مانند واکنش به نشانه‌های احتمالی مجازات، در اصلاح رفتار جاری هستند.

بررسی مفهوم سایکوپتی به عنوان کلیدی برای علت‌شناسی آن

در بررسی عوامل علت‌شناختی مؤثر بر سایکوپتی، شاید مهم باشد که به این مفهوم نسبتاً رایج اشاره کنیم که ممکن است بیش از یک مسیر رشدی مرتبط وجود داشته باشد که به ویژگی‌های سایکوپتیک منجر شود. به عبارت دیگر، تا جایی که سایکوپتی با پیامدهای رفتاری قابل‌شناسایی مشخص می‌شود، احتمالاً چندین مسیر متمایز به رفتارهای ضداجتماعی شدید وجود دارد.

تست رایگان شخصیت شناسی MMPI فرم کوتاه یک تست علمی و دقیق! همین حالا شروع کن!

موضع تأثیرگذاری در این زمینه توسط کارپمن (1941) مطرح شد، که پیشنهاد کرد سایکوپتی اولیه نتیجه یک نقص ذاتی و ایدیوپاتیک است که اکنون می‌توانیم آن را تأثیرات ژنتیکی در نظر بگیریم و سایکوپتی ثانویه نتیجه عوامل غیرمستقیم (مانند قرار گرفتن در معرض تروما) است، در حالی که پیامدهای رفتاری هر دو بسیار مشابه به نظر می‌رسند، با تفاوت‌های ظریف.

لیکن (1995) این تمایز را با استفاده از اصطلاح سوشیوپتی برای اشاره به افرادی که نقص‌هایشان ناشی از عوامل محیطی مانند والدین ناکارآمد و محیط‌های پرورش فقیرانه است که مانع اجتماعی شدن مناسب می‌شود، بازتاب داد. این تمایز در سال‌های اخیر تا حدی تکامل یافته است و به جای پایبندی به چنین تقسیم‌بندی‌های سخت‌گیرانه‌ای از علت‌شناسی، اغلب پیشنهاد می‌شود که سایکوپت‌های اولیه با اضطراب کمتر، فقر عمومی در ابراز عاطفی و ارتکاب جرایم اساساً ابزاری مشخص می‌شوند؛ در مقابل، سایکوپت‌های ثانویه مضطرب‌تر هستند، نوسانات عاطفی بیشتری نشان می‌دهند و جرایم تکانشی و واکنشی مرتکب می‌شوند (اسکیم و همکاران، 2007).

بنابراین، در حالی که در گذشته ممکن بود تمایل به ادعاهای قاطع درباره تمایز طبیعت در برابر تربیت وجود داشته باشد، این حوزه تا حد زیادی از این موضوع فراتر رفته است و به ندرت احتمال می‌دهد که ژن‌ها یا محیط به تنهایی در هر نتیجه روانی نقش داشته باشند؛ بلکه هر دو به طور قابل‌توجهی مشارکت دارند (وایدینگ، 2004). تمایزات مرتبطی که از این دوگانگی اولیه تکامل یافته‌اند، شاید بهتر توسط زیرساخت‌های عصبی-زیستی منحصربه‌فرد برای انواع کمی متفاوت رفتارهای ضداجتماعی و عناصر شخصیتی توضیح داده شوند.

برای مثال، برخی گزارش‌های اولیه این تمایز را عمدتاً بر اساس اضطراب مطرح کردند. با اشاره به سایکوپت‌های اولیه به عنوان سایکوپت‌های کم‌اضطراب و نوع ثانویه به عنوان سایکوپت‌های پراضطراب، چندین گزارش این تمایز را بر اساس واکنش‌پذیری و برانگیختگی به استرس تأیید کردند (برای مرور، نیومن و برینکل، 1997 را ببینید). فاولز (1980) مدل عصبی-شناختی گری (1990) از سیستم مهار رفتاری (BIS) و سیستم فعال‌سازی رفتاری (BAS) را به کار برد و پیشنهاد کرد که سایکوپت‌های اولیه دارای BIS ناکارآمد و سایکوپت‌های ثانویه دارای BAS بیش‌فعال هستند.

دیگران این تمایز را بر اساس ماهیت فعالیت مجرمانه فرد توضیح داده‌اند، با استناد به شواهدی که نشان می‌دهد افرادی که عمدتاً جرایم ابزاری-شکارچیانه یا جرایم تکانشی-واکنشی مرتکب می‌شوند، دارای نقص در سیستم‌های عصبی قابل‌تمایز هستند (مانند رین و همکاران، 1998؛ هیوستون و همکاران، 2003).

سایکوپت ها معماران قتل‌های زنجیره‌ای

نشانه‌های یک فرد سایکوپت

جذابیت ظاهری

سایکوپت‌ها اغلب در ظاهر بسیار دوست‌داشتنی هستند. آن‌ها معمولاً مکالمه‌گران خوبی هستند و داستان‌هایی تعریف می‌کنند که باعث می‌شود خودشان خوب به نظر برسند. سایکوپت‌ها ممکن است بامزه و کاریزماتیک باشند و به همین دلیل می‌توانند رهبران خوبی در حوزه‌های تجاری یا حتی فرقه‌های مذهبی باشند.

نیاز به تحریک

یک سایکوپت عاشق هیجان است. آن‌ها دوست دارند همیشه در زندگی‌شان فعالیت و هیجان وجود داشته باشد و اغلب می‌خواهند در «مسیر سریع» زندگی کنند. نیاز به تحریک در سایکوپت‌ها اغلب شامل نقض قوانین است. آن‌ها ممکن است از هیجان فرار از قانون لذت ببرند یا حتی از این که ممکن است هر لحظه دستگیر شوند، خوششان بیاید. در نتیجه، سایکوپت‌ها معمولاً نمی‌توانند در کارهای خسته‌کننده یا تکراری تمرکز کنند و نسبت به روال‌های روزمره تحمل کمی دارند.

دروغ‌گویی بیمارگونه

سایکوپت‌ها برای خوب جلوه کردن یا فرار از مشکلات دروغ می‌گویند. آن‌ها حتی زمانی که گفتن حقیقت آسان‌تر است، دروغ می‌گویند. همچنین برای پنهان کردن دروغ‌های قبلی خود دروغ‌های بیشتری می‌گویند. گاهی اوقات به دلیل فراموش کردن آنچه گفته‌اند، نمی‌توانند داستان‌هایشان را هماهنگ نگه دارند. اگر کسی آن‌ها را به چالش بکشد، سایکوپت‌ها به سادگی داستان خود را تغییر می‌دهند یا حقایق را به گونه‌ای بازسازی می‌کنند که با موقعیت سازگار باشد.

حس خودارزشمندی اغراق‌آمیز

سایکوپت‌ها خود را بسیار مهم و بااستعداد می‌بینند. آن‌ها خود را شایسته و برتر می‌دانند. سایکوپت‌ها اغلب معتقدند که قوانین برایشان صدق نمی‌کند و می‌توانند طبق قوانین خودشان زندگی کنند.

دستکاری روانی دیگران

سایکوپت‌ها در وادار کردن دیگران به انجام آنچه می‌خواهند بسیار ماهر هستند. آن‌ها ممکن است از احساس گناه دیگران سوءاستفاده کنند یا با دروغ گفتن، دیگران را وادار به انجام کارهایشان کنند.

فقدان پشیمانی

سایکوپت‌ها اهمیتی به تأثیر رفتارشان بر دیگران نمی‌دهند. ممکن است چیزی که کسی را آزار داده فراموش کنند یا اصرار کنند که دیگران در واکنش به آسیب‌هایشان زیاده‌روی می‌کنند. در نهایت، سایکوپت‌ها به خاطر آزار دادن دیگران احساس گناه نمی‌کنند. در واقع، آن‌ها اغلب رفتار خود را توجیه می‌کنند و دیگران را مقصر می‌دانند.

احساسات سطحی

سایکوپت‌ها معمولاً احساسات زیادی نشان نمی‌دهند، یا حداقل احساسات واقعی ندارند. آن‌ها اغلب سرد و بی‌احساس به نظر می‌رسند. اما وقتی به نفعشان باشد، ممکن است نمایش‌های احساسی نمایشی و کوتاه‌مدت داشته باشند. برای مثال، ممکن است برای ارعاب کسی خشم نشان دهند یا برای دستکاری دیگران غمگین به نظر برسند، اما این احساسات واقعی نیستند.

فقدان همدلی

سایکوپت‌ها نمی‌توانند درک کنند که چرا دیگران ممکن است احساس ترس، غم یا اضطراب کنند. این موضوع برایشان بی‌معنی است. آن‌ها نسبت به رنج دیگران، حتی اگر دوست یا عضو خانواده باشد، کاملاً بی‌تفاوت هستند.

سبک زندگی انگلی

سایکوپت‌ها ممکن است داستان‌های غم‌انگیزی درباره ناتوانی در کسب درآمد تعریف کنند یا خود را قربانی دیگران نشان دهند. سپس از مهربانی دیگران سوءاستفاده می‌کنند و از نظر مالی به آن‌ها وابسته می‌شوند. سایکوپت‌ها از دیگران برای به دست آوردن آنچه می‌خواهند استفاده می‌کنند، بدون توجه به احساسات طرف مقابل.

کنترل ضعیف رفتار

سایکوپت‌ها معمولاً نمی‌توانند قوانین، سیاست‌ها و مقررات را رعایت کنند. حتی اگر قصد رعایت قوانین را داشته باشند، معمولاً نمی‌توانند برای مدت طولانی به آن پایبند بمانند.

رفتار جنسی بی‌بندوبار

از آنجا که سایکوپت‌ها به دیگران اهمیتی نمی‌دهند، احتمال دارد به شریک عاطفی خود خیانت کنند. ممکن است با غریبه‌ها رابطه جنسی محافظت‌نشده داشته باشند یا از رابطه جنسی به عنوان ابزاری برای رسیدن به خواسته‌هایشان استفاده کنند. برای سایکوپت‌ها، رابطه جنسی یک عمل عاطفی یا عاشقانه نیست.

مشکلات رفتاری زودهنگام

اکثر سایکوپت‌ها در کودکی مشکلات رفتاری نشان می‌دهند. آن‌ها ممکن است تقلب کنند، از مدرسه فرار کنند، اموال را تخریب کنند، مواد مخدر مصرف کنند یا رفتارهای خشونت‌آمیز داشته باشند. تخلفات سایکوپت‌ها با گذشت زمان تشدید می‌شود و معمولاً از رفتارهای ناهنجار همسالانشان جدی‌تر است.

فقدان اهداف واقع‌بینانه بلندمدت

هدف یک سایکوپت ممکن است ثروتمند شدن یا مشهور شدن باشد، اما اغلب هیچ ایده‌ای برای چگونگی رسیدن به این اهداف ندارند. در عوض، اصرار دارند که به هر طریقی به خواسته‌هایشان می‌رسند، بدون اینکه تلاش لازم را انجام دهند.

تکانشگری

سایکوپت‌ها بر اساس احساساتشان واکنش نشان می‌دهند. آن‌ها به خطرات و مزایای احتمالی انتخاب‌هایشان فکر نمی‌کنند. در عوض، به دنبال رضایت فوری هستند. به همین دلیل ممکن است به طور ناگهانی شغل خود را رها کنند، رابطه‌ای را پایان دهند، به شهر جدیدی نقل مکان کنند یا خودروی جدیدی بخرند.

بی‌مسئولیتی

قول‌ها برای سایکوپت‌ها معنایی ندارند. چه قول بازپرداخت وام بدهند و چه قراردادی امضا کنند، قابل اعتماد نیستند. ممکن است پرداخت حمایت از فرزند را نادیده بگیرند، بدهی‌های سنگینی بالا بیاورند یا تعهدات و مسئولیت‌های خود را فراموش کنند. سایکوپت‌ها مسئولیت مشکلات زندگی‌شان را نمی‌پذیرند و مسائلشان را همیشه تقصیر دیگران می‌دانند. آن‌ها اغلب نقش قربانی را بازی می‌کنند و داستان‌هایی درباره سوءاستفاده دیگران از خودشان تعریف می‌کنند.

روابط زناشویی متعدد

سایکوپت‌ها ممکن است به دلایل منفعت‌طلبانه ازدواج کنند، مثلاً برای استفاده از درآمد شریک یا تقسیم بدهی‌هایشان با او. اما رفتارشان اغلب منجر به طلاق‌های مکرر می‌شود، زیرا شریکشان در نهایت آن‌ها را به درستی می‌شناسد.

تطبیق‌پذیری جنایی

سایکوپت‌ها قوانین را به عنوان پیشنهاد می‌بینند و معمولاً قوانین را محدودیت‌هایی می‌دانند که آن‌ها را عقب نگه می‌دارند. رفتارهای مجرمانه آن‌ها می‌تواند بسیار متنوع باشد، از تخلفات رانندگی و جرایم مالی گرفته تا اعمال خشونت‌آمیز. البته همه سایکوپت‌ها زندانی نمی‌شوند. برخی ممکن است کسب‌وکارهای مشکوک راه‌اندازی کنند یا به روش‌های غیراخلاقی عمل کنند که منجر به دستگیری نشود.

نقض آزادی مشروط

اکثر سایکوپت‌ها به قوانین آزادی مشروط پس از آزادی از زندان پایبند نمی‌مانند. آن‌ها ممکن است فکر کنند دوباره گرفتار نمی‌شوند یا بهانه‌هایی برای رفتارشان پیدا کنند. حتی ممکن است دستگیری خود را به گردن دیگران بیندازند.

سایکوپت ها معماران قتل‌های زنجیره‌ای

سایکوپتی به عنوان یک اختلال رشدی منجر به انحراف ضداجتماعی

سایکوپتی مفهومی است که به طور سنتی به طور محدود به بزرگسالان اعمال شده است (ویلجون و همکاران، 2010)، عمدتاً به این دلیل که این برچسب به شدت با ضداجتماعی بودن مرتبط است و همچنین دلالت بر انحراف غیرقابل‌اصلاح و سرسختی دارد.

در حالی که تنها حدود 1٪ از جمعیت عمومی بزرگسالان با چک‌لیست سایکوپتی اصلاح‌شده هیر به عنوان سایکوپت طبقه‌بندی می‌شوند، سایکوپت‌ها حدود 20٪ از جمعیت زندانیان در آمریکای شمالی را تشکیل می‌دهند (هیر، 2003). فراتر از فعالیت‌های کیفری، سایکوپت‌ها به ویژه مستعد خشونت هستند، رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری نشان می‌دهند و تعداد بیشتری از حملات خشونت‌آمیز را نسبت به غیرسایکوپت‌ها مرتکب می‌شوند (سالیکن و همکاران، 1996).

سایکوپتی همچنین پیش‌بینی‌کننده قوی احتمال تکرار جرم پس از آزادی از زندان است و به ویژه پیش‌بینی‌کننده قوی تکرار جرایم خشونت‌آمیز است. در عرض یک سال پس از آزادی، سایکوپت‌ها حدود سه برابر بیشتر از غیرسایکوپت‌ها احتمال دارد که دوباره مرتکب جرم شوند و چهار برابر بیشتر احتمال دارد که جرایم خشونت‌آمیز را تکرار کنند.

در واقع، پس از 10 سال، 77٪ از سایکوپت‌ها مرتکب جرم خشونت‌آمیز شده بودند در مقایسه با 40٪ از نمونه در یک ارزیابی پیگیری بزرگ. نرخ تکرار جرایم خشونت‌آمیز در مجرمان غیرسایکوپت به نظر می‌رسد در حدود 40٪ ثابت می‌ماند؛ با این حال، پس از 20 سال، گزارش شده است که 90٪ از سایکوپت‌ها جرم خشونت‌آمیز دیگری مرتکب شده‌اند (رایس و هریس، 1997). علاوه بر این، این روندها در خارج از آمریکای شمالی نیز ثابت باقی می‌مانند و در فرهنگ‌های مختلف عمومیت دارند.

گسترش مفهوم سایکوپتی به سمت جوانان نگرانی‌های مهمی را مطرح می‌کند. در واقع، برخی ویژگی‌های سایکوپتیک درک‌شده در جوانان ممکن است صرفاً نتیجه کنترل‌های رفتاری نابالغ باشد که معمولاً با زمان و راهنمایی بهبود می‌یابد. علاوه بر این، برخی با اعمال چنین برچسبی مخالف‌اند، به دلیل پیامدهای آن برای نوعی جبرگرایی سخت‌گیرانه. با این حال، ادبیات رو به رشدی شواهد نسبتاً قوی ارائه داده است که نشان می‌دهد جنبه‌های به دقت تعریف‌شده سایکوپتی در سنین پایین آشکار هستند و به طور قابل‌توجهی در طول عمر پایدار می‌مانند.

یک دنیای جدید از اطلاعات منتظر شماست! برای کشف بیشتر، روی لینک سمینار آموزشی شخصیت ناسالم کلیک کنید.

شواهد بیشتری تأثیرات ژنتیکی قابل‌توجهی را نشان می‌دهند که توسعه این ویژگی‌ها را ترویج می‌دهند. با انعکاس الگوهای علت‌شناختی متفاوت ذکرشده در بالا، دلایل بالقوه بسیاری برای اختلالات رفتاری در جوانان وجود دارد؛ اما در میان افرادی که اختلال سلوک دارند، قابل‌اعتمادترین و متمایزترین گسترش سایکوپتی به این گروه سنی جوان‌تر، ویژگی‌های بی‌رحمانه و فاقد احساس به نظر می‌رسد.

مفهوم ویژگی‌های بی‌رحمانه و فاقد احساس به طور طبیعی به کاستی‌های عاطفی اولیه زیربنای سایکوپتی گسترش می‌یابد، در حالی که کنترل ضعیف رفتاری و حتی برخی انحرافات اجتماعی احتمالاً مراحل رشدی طبیعی‌تری هستند که برخی جوانان باید از آن عبور کنند. این کاستی‌های عاطفی که به عنوان یک عامل خطر واضح برای سایکوپتی بزرگسالی شناخته شده‌اند، به خودی خود می‌توانند به عنوان یک مکانیسم علت‌شناختی در نظر گرفته شوند که این فرآیند رشدی طبیعی را با تداخل در تشکیل ارتباطات بین رفتارهای نامطلوب و حالات عاطفی منفی مختل می‌کند.

اساساً، نوجوانانی که پاسخ‌های عاطفی مختل دارند، نشانه‌های درونی کافی برای یادگیری اجتناب از رفتارهایی که احتمالاً به مجازات، شرمساری و طرد شدن منجر می‌شوند، ندارند. علاوه بر این، آن‌ها ممکن است مکانیسم عملکردی برای توسعه همدلی نداشته باشند. بررسی الگوهای رفتاری در میان جوانان مبتلا به اختلال سلوک با ویژگی‌های بی‌رحمانه و فاقد احساس نشان می‌دهد که این ترکیب از ویژگی‌ها با الگوهای پایدار پرخاشگری شدید مرتبط است و به ویژه پیش‌بینی‌کننده قوی ارتکاب جرایم خشونت‌آمیز در آینده است.

اشکال خشونت نیز در نوجوانان یک عامل تمایزدهنده است، به طوری که جوانان با ویژگی‌های بی‌رحمانه و فاقد احساس جرایم برنامه‌ریزی‌شده و ابزاری بیشتری مرتکب می‌شوند. نوجوانان با ویژگی‌های سایکوپتیک قابل‌شناسایی نرخ‌های تکرار جرم مشابه بزرگسالان را نشان می‌دهند.

برای مثال، گرتون و همکاران (2001) کاربرد پیش‌بینی‌کننده سایکوپتی را در تکرار جرایم خشونت‌آمیز و غیرخشونت‌آمیز گزارش کردند و اظهار داشتند که در طول یک دوره متوسط 55 ماهه، حدود نیمی از افرادی که ویژگی‌های سایکوپتیک داشتند در شش ماه اول دوباره مرتکب جرم شدند (دو برابر گروه مقایسه) و این نسبت در طول 5 سال به حدود 70٪ افزایش یافت. وینسنت و همکاران (2008) برآوردهای مشابهی گزارش کردند، با نرخ‌های تکرار جرم حدود 65٪ برای افرادی که در ویژگی‌های بی‌رحمانه و فاقد احساس با اختلال سلوک بالا بودند.

سایکوپت در برابر سوشیوپت

گرچه اصطلاحات «سایکوپت» و «سوشیوپت» گاهی به جای یکدیگر استفاده می‌شوند، اما معانی و الگوهای متفاوتی از ویژگی‌ها و رفتارها دارند. تفاوت بین سایکوپت و سوشیوپت چیست؟

⭕️سایکوپت‌ها: فاقد وجدان هستند و نسبت به دیگران همدلی ندارند. آن‌ها از هوش خود برای دستکاری و بهره‌کشی از دیگران استفاده می‌کنند. برنامه‌ریز و حسابگر هستند و می‌توانند شکارچی باشند. همچنین ممکن است به دنبال رضایت فوری باشند و رفتارهای تکانشی از خود نشان دهند. آن‌ها ممکن است تظاهر به اهمیت دادن کنند، اما اغلب ظاهری عادی را حفظ می‌کنند تا رفتارهای سرد یا حتی مجرمانه خود را پنهان کنند.

⭕️سوشیوپت‌ها: ممکن است همدلی و پشیمانی محدودی نسبت به اعمالشان داشته باشند و تلاشی برای تظاهر به اهمیت دادن نمی‌کنند. آن‌ها در حفظ رفتارها و روال‌های عادی مشکل دارند و می‌توانند تکانشی و بیش از حد احساسی باشند. سوشیوپت‌ها ممکن است تشخیص دهند که اعمالشان اشتباه است، اما راه‌هایی برای توجیه رفتارهای تکانشی و آسیب‌رسان خود پیدا کنند. آن‌ها در حفظ شغل و روابط مشکل بیشتری دارند.

سایکوپت ها معماران قتل‌های زنجیره‌ای

علل سایکوپتی

تحقیقات اولیه درباره سایکوپتی نشان می‌داد که این اختلال اغلب از مشکلات مربوط به دلبستگی والد-فرزند ناشی می‌شود. محرومیت عاطفی، طرد شدن توسط والدین و کمبود محبت همگی به عنوان عواملی شناخته می‌شدند که خطر تبدیل شدن یک کودک به سایکوپت را افزایش می‌دهند.

مطالعات ارتباطی بین بدرفتاری، سوءاستفاده، دلبستگی‌های ناامن و جدایی‌های مکرر از مراقبان پیدا کرده‌اند. برخی محققان معتقدند که این مشکلات دوران کودکی می‌توانند ویژگی‌های سایکوپتیک را تحریک کنند. با این حال، برخی دیگر معتقدند ممکن است برعکس باشد: کودکان با مشکلات رفتاری جدی ممکن است به دلیل رفتارشان دچار مشکلات دلبستگی شوند، زیرا رفتارهای ناهنجارشان بزرگسالان را از آن‌ها دور می‌کند.

به احتمال زیاد، ویژگی‌های سایکوپتیک از ترکیبی از عوامل مانند ژنتیک، تغییرات عصبی، تربیت نامناسب و خطرات دوران بارداری مادر (مانند قرار گرفتن در معرض سموم در رحم) ناشی می‌شوند. یک مرور سیستماتیک در سال ۲۰۲۰ مطالعات متعددی را بررسی کرده که به طور مداوم ساختارها و عملکردهای مغزی خاصی را نشان می‌دهند که در سایکوپت‌ها منحصربه‌فرد هستند.

سایکوپت‌ها و خشونت

برخی منابع نشان می‌دهند که سایکوپت‌ها ممکن است نسبت به جمعیت عمومی بیشتر به خشونت گرایش داشته باشند. مطالعات متعددی ویژگی‌های سایکوپتیک را با خشونت مرتبط کرده‌اند. سیستم‌های قضایی ممکن است گرایش‌های سایکوپتیک یک مجرم را برای پیش‌بینی احتمال ارتکاب اعمال خشونت‌آمیز بعدی ارزیابی کنند.

نمونه‌ افراد سایکوپت

سایکوپت‌های شناخته‌ شده‌ای که مرتکب رفتارهای مجرمانه خشونت‌آمیز شده‌اند شامل تد باندی، چارلز مانسون، رابرت مادزلی، زودیاک، جفری دامر،رادنی آلکالا، ریچارد رامیرز و جک قاتل هستند. اما همه سایکوپت‌ها خشونت‌آمیز نیستند. برخی حتی به عنوان افراد خوب شناخته می‌شوند. مطالعات نشان داده‌اند که «سایکوپت‌های موفق» وجود دارند که احتمالاً به موقعیت‌های رهبری ارتقا می‌یابند و کمتر در زندان به سر می‌برند.

سایکوپت‌های موفق ممکن است در برخی ویژگی‌ها، مانند وظیفه‌شناسی، رتبه بالاتری داشته باشند و این ممکن است به آن‌ها کمک کند تا تکانه‌های ضداجتماعی خود را بهتر مدیریت کنند نسبت به کسانی که به دلیل جرایم سنگین محکوم می‌شوند.

درمان افراد سایکوپت‌

اینکه آیا سایکوپت‌ها قابل درمان هستند یا خیر، موضوعی است که به شدت مورد بحث قرار گرفته است. برخی محققان معتقدند که درمان تأثیری ندارد. دیگران استدلال می‌کنند که درمان‌های خاصی می‌توانند برخی رفتارها، مانند خشونت، را کاهش دهند.

یک مرور در سال ۲۰۱۸ نشان داد که بسیاری از مطالعات انجام‌شده درباره اثربخشی درمان تنها برای جمعیت‌های خاصی، مانند مجرمان جنسی، کاربرد دارند. بنابراین، درمان‌هایی که برای این گروه مؤثر هستند ممکن است برای سایر سایکوپت‌ها کارساز نباشند.

به طور مشابه، سایکوپت‌های زن ممکن است به رویکرد متفاوتی نیاز داشته باشند. به طور کلی، آن‌ها نسبت به مردان کمتر خشونت‌آمیز هستند، بنابراین درمانشان ممکن است کمی متفاوت باشد.

⭕️همان مرور نشان داد که درمان شناختی-رفتاری (CBT) در برخی موارد ممکن است مؤثر باشد. با این حال، تحقیقات بیشتری برای شناسایی بهترین استراتژی‌های بازسازی شناختی و نحوه استفاده از آن‌ها برای جمعیت‌های خاص مورد نیاز است.

⭕️سایر گزینه‌ها شامل جامعه درمانی دموکراتیک (DTC)، مشاوره سبک زندگی تکانشی و/یا داروهایی مانند ضدافسردگی‌ها، ضد روان‌پریشی‌ها و تثبیت‌کننده‌های خلق‌وخو هستند.

کنار آمدن با یک فرد سایکوپت

اکثر سایکوپت‌ها نمی‌خواهند تغییر کنند، زیرا نیازی به آن نمی‌بینند. آن‌ها معتقدند که دیگران اشتباه می‌کنند، نه خودشان. در نتیجه، معمولاً اطرافیانشان هستند که به دنبال راهکارهای مقابله می‌گردند.در نهایت، بودن در کنار فردی بی‌رحم و فاقد احساس کار دشواری است. اگر فکر می‌کنید دوست، رئیس یا یکی از نزدیکانتان ممکن است سایکوپت باشد، رفتار آن‌ها می‌تواند تأثیر جدی بر سلامت روان شما داشته باشد اگر مراقب نباشید.

تو فقط کلیک کن، ما هواتو داریم تو کلینیک آنلاین روان هاب تیمی از بهترین روانشناس‌ها منتظر شنیدن توان!

اگر بودن در کنار یک سایکوپت باعث ناراحتی زیادی برای شما شده است، از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید. یک متخصص می‌تواند به شما کمک کند تا مرزهای سالمی ایجاد کنید و تشخیص دهید چه زمانی در معرض دستکاری قرار دارید تا بتوانید از خودتان مراقبت کنید.

سخن آخر

یک سایکوپت اغلب ویژگی‌ها و رفتارهایی سرد، دستکاری‌کننده، ضداجتماعی و خودشیفته نشان می‌دهد. این گرایش‌ها با ناهنجاری‌های مغزی و تجربیات دوران کودکی، از جمله بدرفتاری، طرد شدن و کمبود محبت والدین مرتبط بوده‌اند، هرچند علل دقیق هنوز به خوبی شناخته نشده‌اند.

افراد دارای ویژگی‌های سایکوپتیک ممکن است خطر بیشتری برای خشونت و رفتارهای مجرمانه داشته باشند، اما همه سایکوپت‌ها مجرمان خشونت‌آمیز نیستند. درمان‌هایی مانند CBT و داروهای روان‌درمانی ممکن است برخی رفتارها و ویژگی‌های سایکوپتیک را کاهش دهند.

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا