مهارت همدلی کلید رابطه های سالم و صمیمی
مهارت همدلی به افراد کمک میکند تا احساسات و نیازهای دیگران را درک کنند و بر اساس آن واکنش مناسب نشان دهند.

مهارت همدلی کلید رابطه های سالم و صمیمی
مهارت همدلی و 5 مؤلفه آن
همدلی، به معنی واقعی کلمه، توانایی درک و شناخت احساسات و عواطف دیگران است. این مهارت، یکی از ارکان اصلی هوش هیجانی محسوب میشود و پلی برای ارتباط بین خود و دیگران ایجاد میکند. با همدلی، میتوانید تجربیات دیگران را درک کرده و خود آنها را احساس کنید.
همدلی بسیار عمیقتر از همدردی است که صرفاً به معنای دلسوزی برای دیگری است. همدلی، به معنای قرار گرفتن در جایگاه دیگران و دیدن جهان از زاویه دید آنهاست. دانیل گلمن، نویسنده کتاب هوش هیجانی، بیان میکند که همدلی در اصل توانایی درک و دریافت احساسات دیگران است.
همدلی مهارتی قابل پرورش است و مانند بسیاری از مهارتهای بینفردی، بهصورت طبیعی (در سطوحی متفاوت) در اکثر افراد وجود دارد.
تست هوش هیجانی رایگان گلمن 5 مهارت هوش هیجانی: خود آگاهی، خودتنظیمی، خودانگیختگی، همدلی و مهارت های اجتماعی) را در فرد ارزیابی میکند.
مهارت همدلی چیست؟
همدلی، که در زبان انگلیسی با واژه «empathy» شناخته میشود، به معنای توانایی درک احساسات و تجارب حسی دیگران، دیدن جهان از زاویه نگاه آنها و قرار دادن خود در موقعیت آنهاست. به بیان ساده، همدلی یعنی تجربه کردن دنیای درونی فرد مقابل، گویی دنیای خودتان است.
در برخی مکاتب روانشناسی، مانند رویکرد اثباتگرا، همدلی به عنوان «توانایی تشخیص یا تجربه غیرمستقیم حالت عاطفی دیگری» یا «پاسخ عاطفی ناشی از درک وضعیت هیجانی دیگران» تعریف شده است. همدلی فرایندی است که رفتارهای نوعدوستانه را تقویت کرده، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و از رنج انسانها میکاهد.
همدلی همچنین به معنای درک علایق و دغدغههای دیگران است. این حس عاطفی به افراد کمک میکند تا از رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز دوری کرده و در تعاملات خود با دیگران، مهربانی و احترام را سرلوحه قرار دهند. همدلی در ذات خود نوعی درمان محسوب میشود، زیرا احساس دیده شدن و شنیده شدن در سطحی عمیق و عاطفی، تجربهای شفابخش و التیامبخش است.
مهارت چیست؟
واژهی «مهارت» آنقدر در گفتار و نوشتار ما تکرار شده که کمتر به معنای واقعی آن و تعریف دقیقش فکر میکنیم. اما لازم است گاهی کلماتی که کاربرد زیادی دارند را بازبینی کنیم و مفهوم عمیق آنها را درک کنیم، مانند همین واژهی «مهارت».
مهارت را نمیتوان بهصورت صفر و یکی تعریف کرد یا گفت که مثلاً همدلی صرفاً یک مهارت است که با تمرین بهدست میآید. میتوان اینطور در نظر گرفت که برخی کارها ماهیت مهارتی ندارند، در حالی که برخی دیگر بهشدت وابسته به مهارت هستند.
اندازهگیری مهارت به دلیل پیچیدگیاش دشوار است و در بسیاری از موارد، مهارت را ترکیبی از آموزشهای رسمی، یادگیری غیررسمی و تجربه عملی میدانند. وقتی از مهارت صحبت میکنیم، منظورمان تواناییای است که میتوان با تمرین، تکرار و پشتکار به آن دست یافت. همدلی نیز یکی از این مهارتهاست که با تلاش و تمرین میتوان آن را پرورش داد.
تفاوت بین مهارت همدلی و همدردی چیست؟
در نگاه اول، همدلی و همدردی بسیار شبیه به نظر میرسند، اما با نگاهی دقیقتر، تفاوتهای آنها آشکار میشود. همدلی بیشتر بر درک عمیق احساسات و شرایط طرف مقابل تمرکز دارد، در حالی که همدردی بر ابراز همراهی و حمایت از دیگری متمرکز است. همدلی به معنای توانایی فهم چالشها، نیازها و موقعیتهای دیگران با رویکردی محترمانه است.
در مقابل، همدردی معمولاً در موقعیتهای دشوار و ناراحتکننده بروز میکند و شامل ابراز احساس همدردی، حمایت یا ارائه کمک به فرد مقابل است. به بیان دیگر، همدلی بیشتر به درک و دریافت احساسات مربوط میشود، اما همدردی به ارائه حمایت و راهکار گرایش دارد.
تفاوت همدلی با دلسوزی چیست؟
همدلی و دلسوزی نیز معانی نزدیک به هم دارند. با این وجود بهتر است تفاوت این دو را بدانیم. همانطورکه گفتیم، تمرکز همدل شدن روی درک کردن شرایط طرف مقابل است و جنس ادراکی دارد؛ درحالیکه تمرکز دلسوزی روی توانایی پرستاری، توجه و رسیدگی به نیازهای دیگران است. در دلسوزی ما بهدنبال این هستیم که هر کاری از دستمان بر میآید، برای طرف مقابل انجام دهیم؛ درحالیکه در همدلی ما اصلاً بهدنبال راهکار نیستیم.
5 مؤلفههای اصلی مهارت همدلی
- فهم و درک دیگران
- یاری رساندن به دیگران
- تمایل به خدمترسانی
- پذیرش و بهکارگیری تنوع
- آگاهی و حساسیت سیاسی
فهم و درک دیگران
احتمالاً این تعریف برای بسیاری آشنا باشد وقتی از پرورش همدلی سؤال میشود: توانایی درک و احساس کردن عواطف و دیدگاههای دیگران، همراه با توجه فعال و جدی و ابراز همدردی نسبت به آنها. افراد همدل با دقت به سخنان دیگران گوش میدهند، به نشانههای غیرکلامی توجه میکنند و بهصورت ناخودآگاه، ظرافتهای رفتاری افراد را تشخیص میدهند.
آنها تلاش میکنند دیدگاههای دیگران را درک کرده و نسبت به آنها حساسیت نشان دهند. همچنین، بر اساس درک نیازها و احساسات دیگران، قادر به کمکرسانی به آنها هستند. افراد همدل میدانند که نباید بدون دلیل و بیاساس از دیگران انتقاد کنند، زیرا خود را در جایگاه آنها قرار دادهاند.
همه این تواناییها اکتسابی هستند، به شرطی که فرد تمایل به یادگیری آنها داشته باشد. برخی افراد، گیرندههای احساسی خود را خاموش میکنند تا از درگیر شدن در احساسات دیگران اجتناب کنند.
یاری رساندن به دیگران
یاری رساندن به دیگران برای رفع نیازها و دغدغههایشان، در حد توان، یکی از جنبههای مهم مهارت همدلی است. افرادی که از این مهارت برخوردارند، با تشویق و تحسین نقاط قوت دیگران، انگیزهبخشی میکنند. آنها بازخوردهای سازندهای ارائه میدهند تا به بهبود و پیشرفت دیگران کمک کنند. همچنین، این افراد در حد توان خود به آموزش دیگران میپردازند تا به رشد و توسعه آنها یاری رسانند.
تمایل به خدمترسانی
این ویژگی، که یکی از مؤلفههای مهارت همدلی است، بیشتر در محیطهای کاری خود را نشان میدهد. افرادی با این خصوصیت، خدمترسانی به مشتریان را در اولویت قرار میدهند و با هدف جلب رضایت و حفظ وفاداری مشتری، همواره در پی یافتن راههایی برای ارتقای کیفیت خدمات هستند.
پذیرش و بهکارگیری تنوع
چنین افرادی قادرند فرصتهای برابر برای همه فراهم کنند و با بهرسمیتشناختن و ارجنهادن به تواناییهای متنوع افراد، جایگاههای مناسب را به آنها اختصاص دهند. اعمال تنوع به معنای رفتار یکسان با همه نیست، بلکه به این معناست که با توجه به نیازها و احساسات هر فرد، بهگونهای متناسب با او تعامل شود.
کسانی که این جنبه از مهارت همدلی را دارند، بدون توجه به پیشینه افراد، به آنها احترام میگذارند و معتقدند که عملکرد یک تیم متنوع از تیمی یکنواخت و مشابه بهتر است. بنابراین، بهطور کلی، تنوع را فرصتی ارزشمند میدانند. این افراد تعصب، ناشکیبایی و کلیشهها را به چالش میکشند و فضایی ایجاد میکنند که برای همه محترمانه و فراگیر باشد.
آگاهی و حساسیت سیاسی
در اینجا، منظور از آگاهی سیاسی، توانایی درک و پاسخ به احساسات و عواطف گروهی و شناخت پویایی ارتباطات است که به تقویت همدلی کمک میکند. این آگاهی به افراد امکان میدهد در روابط سازمانی به شکلی مؤثر عمل کنند، از موقعیتهایی که دیگران در آنها ناکام ماندهاند درس بگیرند و از تکرار آنها اجتناب کنند.
چگونه مهارت همدلی را تقویت کنیم
همدلی یک مهارت اکتسابی است که با تمرین و تجربه میتوانید آن را در خود پرورش دهید. در ادامه، 12 راهکار کاربردی برای تقویت همدلی در ارتباطات ارائه شده است. بهکارگیری مداوم این نکات به شما کمک میکند تا این مهارت را در تعاملات خود تقویت کنید:
- گوش دادن فعال: با دقت به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید و مهارت گوش دادن فعال را در خود تقویت کنید. این کار نشان میدهد که به مسائل و دغدغههای او اهمیت میدهید.
- توجه به ارتباطات غیرکلامی: علاوه بر کلام، به زبان بدن و سیگنالهای غیرکلامی فرد توجه کنید و سعی کنید پیامهای نهفته در آنها را درک کنید.
- شناسایی نیازهای اصلی: برای همدلی واقعی، ابتدا نیازها و چالشهای اساسی فرد مقابل را شناسایی کنید.
- پرسیدن سؤالات هوشمندانه: با طرح سؤالات هدفمند، درک عمیقتری از شرایط و نیازهای دیگران به دست آورید. مطالعه منابع مرتبط با پرسشگری مؤثر میتواند در این زمینه مفید باشد.
- قرار گرفتن در جایگاه دیگران: خود را به جای فرد مقابل تصور کنید. این تمرین بیش از هر چیز حس همدلی را در شما تقویت میکند.
- ابراز همدردی در لحظات دشوار: در زمانهایی که فرد مقابل دچار استرس یا احساسات شدید است، با ابراز همدردی به او کمک کنید تا احساساتش را مدیریت کند.
- استفاده از زبان بدن همدلانه: زبان بدن شما میتواند همدلیتان را نشان دهد. برای مثال، تماس چشمی، لبخند ملایم و نشان دادن توجه به نیازهای فرد، نشانههایی از همدلی هستند.
- بهکارگیری زبان مثبت: از کلمات و عبارات مثبت استفاده کنید تا آرامش و اعتمادبهنفس فرد مقابل افزایش یابد.
- تمرکز بر نقاط مشترک: به جای تأکید بر تفاوتها، روی شباهتها و نقاط مشترک با دیگران تمرکز کنید تا ارتباط عمیقتری ایجاد شود.
- شناخت سوگیریهای شخصی: پیشداوریها و جهتگیریهای شخصی خود را شناسایی کنید، زیرا این موارد میتوانند مانع همدلی شوند.
- کسب تجارب جدید: با قرار گرفتن در موقعیتهای جدید، درک بهتری از شرایط و احساسات دیگران به دست آورید و همدلی خود را عمیقتر کنید.
- تمرین مداوم: همدلی یک مهارت است و تنها با تمرین مستمر و تمرکز بر نکات بالا تقویت میشود. این فرایند در تعاملات روزمره شکل میگیرد، بنابراین از همین امروز این راهکارها را در ارتباطات خود به کار ببرید.
با بهکارگیری این نکات و تمرین مداوم، بهتدریج شاهد بهبود توانایی خود در همدلی و تقویت روابطتان خواهید بود.
کارل راجرز
همدلی به معنای وارد شدن به دنیای احساسی فرد دیگر است، نه صرفاً برای درک سطحی احساسات او، بلکه برای زیستن در تجربهاش، همراهی با او در شادیها و غمهایش، و ایجاد فضایی امن که در آن فرد بتواند خود واقعیاش را بدون ترس از قضاوت بیان کند. این فرآیند نیازمند گوش دادن عمیق، حضور کامل و پذیرش بیقیدوشرط است.
ویژگیهای افراد با مهارت همدلی بالا
افرادی که از مهارت همدلی بالایی برخوردارند و ظرفیت زیادی برای تعاملات همدلانه با دیگران دارند، ویژگیهایی دارند که آنها را از دیگران متمایز میکند.
این افراد معمولاً بهعنوان افرادی «قابلاعتماد» شناخته میشوند که دیگران بهراحتی میتوانند به آنها اطمینان کنند. ویژگیهای دیگری که نشاندهنده مهارت همدلی در این افراد است.
- توانایی گوش دادن فعال و همدلانه
- شنونده دلسوز مشکلات دیگران
- درک عمیق احساسات دیگران
- توجه کافی به افراد و دغدغههایشان
- مهارت قوی در گفتوگوهای روزمره
- تمرکز زیاد بر مسائل اطرافیان
- توانایی قرار گرفتن در موقعیت دیگران
- توجه به تجربیات شخصی دیگران
- ایجاد حس آرامش در مکالمات
- مرجع بودن برای دیگران در زمان استرس و آشفتگی
- پرهیز از قضاوت و پیشداوری درباره دیگران
- تلاش برای کاهش آلام دیگران
- صداقت در گفتوگوها
- اهمیت دادن به دیگران و مسائلشان
انواع مهارت همدلی
- همدلی عاطفی (Affective empathy): این نوع همدلی به توانایی شناسایی احساسات دیگران و واکنش نشان دادن به شکلی مناسب به آنها اشاره دارد. چنین درکی از عواطف ممکن است باعث ایجاد حس دلسوزی برای بهبود حال فرد دیگر شود یا در برخی موارد به احساس ناراحتی و آشفتگی منجر گردد.
- همدلی تنی یا سوماتیک (Somatic empathy): همدلی تنی شامل بروز واکنشهای جسمانی در پاسخ به تجربهای است که فرد دیگر از سر میگذراند. گاهی افراد بهصورت فیزیکی احساسی را که دیگری تجربه میکند، در خود حس میکنند. به عنوان مثال، وقتی فردی را در حالت تنش و اضطراب میبینید، ممکن است ضربان قلب شما نیز افزایش یابد.
- همدلی شناختی (Cognitive empathy): همدلی شناختی به توانایی فهم افکار و دیدگاههای فرد دیگر گفته میشود. روانشناسان این توانایی را «تئوری ذهن» مینامند (اندیشیدن درباره افکار دیگران). در این نوع همدلی، ما احساسات و هیجانات طرف مقابل را درک میکنیم، اما خودمان تحت تأثیر آنها قرار نمیگیریم.
کاربردهای مهارت همدلی
همدلی یکی از مهمترین ویژگیهای زندگی هر فرد است که به ما امکان میدهد در ابعاد مختلف زندگی با دیگران ارتباط عمیقتر و صمیمانهتری برقرار کنیم و درک بهتری از آنها داشته باشیم.
همدلی در محیط کار
همدلی در محیط کار نهتنها به ایجاد روابط مثبت با همکاران کمک میکند، بلکه در مدیریت تعارض و رهبری موثر نیز نقش کلیدی دارد. اگر میخواهید بدانید چقدر در تعاملات کاری خود همدل هستید، تست شخصیت هوگان (HPI) میتواند ابزار مفیدی باشد. این تست با سنجش حساسیت بینفردی، به شما نشان میدهد که چگونه احساسات و نیازهای دیگران را درک میکنید و در موقعیتهای کاری همدلانه عمل میکنید. برای ارزیابی همدلی خود در محیط کار، میتوانید از [تست هوگان](لینک به منبع معتبر) استفاده کنید و بینش عمیقتری درباره رفتارهای خود بهدست آورید.
همدلی با فرد سوگوار
از دست دادن عزیزان واقعیتی اجتنابناپذیر در زندگی است که هر فردی با آن مواجه میشود. پذیرش این واقعیت بهعنوان بخشی از زندگی، اولین گام در مواجهه با آن است. افراد سوگوار در درجه اول به حمایت اجتماعی نیاز دارند.
اما گاهی برخی بهاشتباه برای ابراز همدردی، از تجربیات مشابه خود صحبت میکنند که نهتنها تسکیندهنده نیست، بلکه نشاندهنده تمرکز بر خودشان است و کمکی به فرد سوگوار نمیکند. همدلی در این موقعیتها بسیار مهم است. به فرد سوگوار اجازه دهید صحبت کند و با گوش دادن فعال، به او کمک کنید احساساتش را بیان کند. تخلیه هیجانی یکی از مهمترین اقدامات برای حمایت از فرد داغدیده است.
همدلی با افراد افسرده
افراد مبتلا به افسردگی بهشدت به همدلی نیاز دارند. عدم درک رفتارها و احساسات آنها یا استفاده از جملات نادرست مانند «خودت مقصری» یا «چرا حال خودت را خوب نمیکنی؟» میتواند وضعیت آنها را بدتر کند.
در مواردی، فرد افسرده ممکن است به دلیل تحریکپذیری ناشی از افسردگی، رفتار پرخاشگرانهای نشان دهد.
واکنش تند به این رفتارها میتواند او را عصبانیتر یا بیاعتماد کند. در چنین موقعیتهایی، همدلی، نادیده گرفتن رفتارهای منفی و توجه به کوچکترین اقدامات مثبت او میتواند اضطراب و احساس گناه فرد را کاهش دهد. با گوش دادن دقیق، ابراز دلسوزی و پرسیدن اینکه چگونه میتوانید کمک کنید، میتوانید حس درک و حمایت را به فرد افسرده منتقل کنید.
همدلی در خانواده
هر رابطهای به توجه، درک و پرورش نیاز دارد. روابط دوستانه یا عاشقانهای که فاقد همدلی باشد، در معرض آسیب جدی قرار میگیرد. همدلی در خانواده و بهویژه بین زوجین امری حیاتی است. نبود همدلی در زندگی مشترک میتواند به احساسات اعضای خانواده یا همسر آسیب برساند و حتی زندگی را به بنبست برساند.
فقدان همدلی باعث میشود فرد تنها به فکر منافع و آسایش خود باشد و به احساسات طرف مقابل بیتوجه شود. اما همدلی، اعضای خانواده و زوجین را به هم نزدیکتر میکند و ارتباطی عمیقتر ایجاد میکند.
همدلی در طلاق
زندگی پر از فراز و نشیب است و گاهی افراد به نقطهای میرسند که باید مسیر خود را تغییر دهند یا ادامه دهند. طلاق، بهعنوان یکی از واقعیتهای تلخ زندگی، گاهی برای برخی افراد اجتنابناپذیر میشود. در مواردی، طلاق عاطفی رخ میدهد که با همدلی و درک متقابل، زوجین میتوانند زندگی مشترک را بهبود دهند و مشکلات را حل کنند.
اما در شرایطی که تعارضات زناشویی شدید است، جدایی و طلاق قانونی تنها راه باقیمانده است. در این مواقع، همدلی با فردی که در حال تجربه طلاق است، اهمیت زیادی دارد. این افراد نیاز دارند که درک شوند و بتوانند درباره مشکلات و دلایل تصمیم خود صحبت کنند. حمایت و همراهی همدلانه میتواند به آنها کمک کند تا این مرحله دشوار را با آرامش بیشتری پشت سر بگذارند.
در مواردی که نیاز داشتید با روانشناس صحبت کنید میتوانید از کلینیک روانشناسی رابینیا وقت رزرو کنید.
همدلی با کودکان
کودکان به دلیل روحیه حساس و نیاز به توجه، بیش از دیگران به همدلی نیاز دارند. همدلی با کودکان تأثیر عمیقی بر آینده و شخصیت آنها دارد. همدلی والدین با فرزندان، سلامت روانی آنها را تقویت میکند و از بروز اختلالات روانی جلوگیری میکند.
کودکانی که همدلی و محبت دریافت میکنند، خود نیز یاد میگیرند با دیگران همدلی کنند. والدین با این رویکرد نقش کلیدی در شکلگیری اخلاق و سلامت روانی فرزندانشان ایفا میکنند.
عوامل موثر بر مهارت همدلی کداماند؟
همدلی در همه افراد و در هر موقعیتی به یک شکل بروز نمیکند. برخی افراد بهطور طبیعی همدلتر به نظر میرسند، اما میزان همدلی آنها با افراد مختلف متفاوت است. عوامل متعددی بر این فرآیند تأثیر میگذارند، از جمله:
- چگونگی درک فرد از شخص مقابل
- برداشت دیگران از رفتار و عملکرد خود فرد
- نحوه تفسیر افراد از شرایط و حالات شخص دیگر
- تجربیات گذشته و انتظارات فرد در مورد دیگران
در ابتداییترین سطح، به نظر میرسد دو عامل اصلی بر توانایی تجربه مهارت همدلی اثر دارند: ژنتیک و اجتماعی شدن. والدین ژنهایی را به فرزندان منتقل میکنند که در شکلگیری شخصیت کلی آنها، از جمله گرایش به همدلی یا همدردی، نقش دارند.
از سوی دیگر، افراد تحت تأثیر محیط اجتماعی خود، از جمله والدین، دوستان و جامعه، تربیت میشوند. رفتار و احساسات افراد نسبت به دیگران اغلب بازتاب ارزشها و باورهایی است که در کودکی در آنها نهادینه شده است.
موانع همدلی چیست؟
تعصبات شناختی
نحوه درک افراد از جهان گاهی تحت تأثیر سوگیریهای شناختی قرار میگیرد. برای مثال، افراد اغلب شکست دیگران را به ویژگیهای درونی آنها نسبت میدهند، اما ناکامیهای خود را به عوامل بیرونی ربط میدهند. این سوگیریها باعث میشود درک همه جوانب یک موقعیت دشوار شود و افراد نتوانند از زاویه دید دیگران به مسائل نگاه کنند.
از دست دادن حس انسانیت
بسیاری از افراد به اشتباه تصور میکنند کسانی که با آنها تفاوت دارند، احساسات و رفتارهای مشابهی ندارند. این مشکل بهویژه زمانی برجسته میشود که افراد از نظر جغرافیایی یا فرهنگی از هم دور باشند. برای نمونه، هنگام شنیدن اخبار فاجعه یا درگیری در کشوری دیگر، اگر افراد فکر کنند قربانیان تفاوتهای اساسی با آنها دارند، ممکن است کمتر همدلی نشان دهند.
سرزنش قربانی
گاهی وقتی فردی تجربهای دردناک را پشت سر میگذارد، دیگران بهاشتباه او را مسئول شرایطش میدانند. به همین دلیل، از قربانیان جرم اغلب پرسیده میشود که چه کاری میتوانستند برای پیشگیری از حادثه انجام دهند.
این گرایش از نیاز به باور به عدالت در جهان نشئت میگیرد؛ گویی افراد میخواهند باور کنند که هر کس آنچه شایستهاش است دریافت میکند. این دیدگاه باعث میشود تصور کنند چنین اتفاقات ناگواری برای خودشان رخ نخواهد داد.
مزایای مهارت همدلی
- بهبود روابط اجتماعی: همدلی به فرد کمک میکند تا با درک بهتر احساسات و دیدگاههای دیگران، تعاملات مؤثرتری داشته باشد.
- کنترل بهتر احساسات: همدلی امکان مدیریت مناسبتر واکنشها در برابر موقعیتهای استرسزا را فراهم میکند.
- تقویت حس یاریرسانی: افراد همدل تلاش میکنند دیگران در کنارشان احساس راحتی و خوشحالی کنند.
- حمایت از سلامت روان: همدلی در لحظات دشوار به کاهش غم و اندوه کمک کرده و مواجهه با آنها را آسانتر میکند.
- کاهش استرس و بهبود مدیریت: همدلی با کاهش استرس، از بروز مشکلات روانتنی، افسردگی و اضطراب پیشگیری میکند.
- افزایش تمرکز ذهنی: با کاهش بار عاطفی، ذهن آزادتر شده و توانایی تمرکز تقویت میشود.
- ارتقای حس همبستگی: عادت به همدلی، روحیه فرد را تقویت کرده و حس همدردی با دیگران را افزایش میدهد.
- گسترش تجارب زندگی: همدلی فرد را به تجربههای متنوع و جدیدی در زندگی سوق میدهد.
- تقویت پیوندهای بینفردی: همدلی ارتباطات انسانی را عمیقتر و معنادارتر میکند.
ساختار همدلی
تسهیل بیان
اولین گام در همدلی، ایجاد فضایی است که فرد بتواند بهراحتی و بدون مانع، افکار و احساسات خود را ابراز کند.
توجه کامل
در همدلی، بهویژه در ارتباطات غیرکلامی، لازم است با دقت به سخنان فرد گوش دهید و به حریم روانی او احترام بگذارید.
پذیرش بیقضاوت
فردی که به همدلی نیاز دارد، از قضاوت شدن میترسد. باید او را پذیرفت و به او اطمینان داد که ابراز احساساتش بدون سرزنش شنیده میشود. این پذیرش به معنای موافقت با او نیست.
تشویق به خودافشایی
در همدلی، باید به احساسات عمیقتر فرد، فراتر از افکار سطحی او، توجه شود. این کار اعتماد و اطمینان فرد را افزایش میدهد و او را به بیان راحتتر احساساتش ترغیب میکند.
درک و دریافت
یکی از مهمترین جنبههای همدلی، توانایی شناسایی دقیق احساسات و معانیای است که فرد نیاز به ابراز آنها دارد.
پاسخ مناسب
آخرین مرحله در همدلی، ارائه پاسخی متناسب با احساسات و نیازهای فرد مقابل است.
اشتباهات رایج در همدلی
هنگام همدلی، باید از برخی نکات کلیدی آگاه بود تا از بروز اشتباهات نامناسب جلوگیری شود:
- همدلی بیشازحد: همدلی باید متعادل باشد؛ زیادهروی در آن ممکن است به فرد مقابل آسیب برساند.
- همدلی خودخواهانه: برخی افراد از سر خودخواهی همدلی میکنند که بیشتر شبیه همدردی است تا همدلی واقعی.
- ارتباط با افراد منفینگر: تعامل با افرادی که انرژی منفی دارند، ممکن است بهجای آرامش، به فرد آسیب بیشتری وارد کند.
سایر اشتباهات رایج همدلی
- عدم برقراری تماس چشمی
- قطع کردن سخنان فرد مقابل
- استفاده از زبان بدن منفی
- ندادن بازخورد انعکاسی به فرد
- پیشداوری یا حدس زدن پیش از شنیدن کامل پیام
- صحبت کردن تحت تأثیر احساسات شدید
مهارت همدلی چه تأثیری بر زندگی ما دارد؟
ممکن است فکر کنید همدلی تنها برای دیگران خوشایند است، اما این تصور نادرست است. همدلی نهتنها شما را به فردی محبوبتر و معتبرتر تبدیل میکند، بلکه زمینهساز درک عمیقتری میشود و باعث میشود دیگران نیز برای شنیدن و درک شما آمادهتر باشند.
همدلی فرصتی فراهم میکند تا نیازها و ارزشهایمان را بهتر به واقعیت تبدیل کنیم. در حقیقت، میتوان همدلی را نوعی ارتباط عمیق و معنادار بین افراد دانست. انسانها گاهی میتوانند خودخواه یا پرخاشگر باشند. نگاهی به اخبار نشاندهنده رفتارهای خودخواهانه و نامهربانانه بسیاری است.
پرسش اینجاست که چرا همه ما در چنین رفتارهایی مشارکت نمیکنیم؟
چه چیزی باعث میشود درد دیگران را حس کنیم و نسبت به آن واکنش نشان دهیم؟
شاید پاسخ در مهارت همدلی نهفته باشد. آیا شما هم از مهارت همدلی برخوردارید و بهراحتی با دیگران همدلی میکنید؟
یا در این زمینه با چالش مواجه هستید و احساس میکنید درک دیگران برایتان دشوار است؟
همدلی، بهعنوان یک ویژگی کلیدی انسانی، نقش مهمی در بهبود روابط اجتماعی، سلامت روان و فرآیند آموزش ایفا میکند. این مهارت به افراد امکان میدهد ارتباطات عمیقتر و حمایت عاطفی متقابل برقرار کنند. در حوزههایی مانند آموزش و پرورش، معلمان و والدین با بهکارگیری همدلی میتوانند فضایی امن و پشتیبان ایجاد کنند که به رشد شخصی و اجتماعی کودکان یاری میرساند.
همچنین، در دنیای دیجیتال، با وجود موانع موجود، همدلی فرصتهایی برای تقویت پیوندهای بینفرهنگی و حمایتهای گروهی فراهم میآورد. در نهایت، همدلی نهتنها یک مهارت اجتماعی ارزشمند است، بلکه به ارتقای کیفیت زندگی و روابط انسانی کمک میکند.
با توجه به نقش حیاتی این مهارت در ابعاد مختلف زندگی، از خانوادهها تا نظامهای آموزشی و فضای مجازی، باید برای پرورش و تقویت همدلی تلاش کنیم تا آن را به ابزاری برای خلق روابط انسانیتر و کارآمدتر در دنیای امروز تبدیل نماییم.